📎...میگفت «یکی را میخواهم که تا قدس هم بتواند دنبالم بیابد.» میخندیدم و میگفتم«پس همسر نمیخواهی ،همسفر میخواهی» میگفت نه همسر و نه همسفر،همسنگر میخواهم.» بعد ها می آمد می گفت «الآن دوست ندارم شهید شوم» میگفتم چرا؟ می گفت«میخواهم آنقدر درد بکشم،آن قدر زجر بکشم تا تمام گناه هانم پاک شود،بعد هم اگر خدا خواست.» 📚روایتی از کتاب به مجنون گفتم زنده بمان به یاد 🌷شهید حاج محمد ابراهیم همت🌷 👇به کانال بپیوندید👇 🇮🇷 https://eitaa.com/martyrs1231 🇮🇷https://eitaa.com/martyrs1231