چند سالی شده صداش نکردم!! چند وقت شده که با هر لباس و هر طریقی از من گرفتنش...!! توبه کردمو به ثانیه نکشید‌ که بازم کارمو تکرار کردم...😔 هر کی اومد به اسم خدا فکر کردم واقعاً از طرف خداست، هر کاری کرد گذاشتم پای خدا... میدونم دیگه ازم متنفره دیگه منو نگاه نمیکنه... بنده ی من بالاخره اومدی؟! میدونی چند وقت منتظرت بودم؟! کیی؟! من ازت متنفر شدم؟! شاید پدر مادر بچه اشونو از خونه بیرون کنن بدون که من از پدر و مادرت بهت مهربون ترم... گذشته ات با من... شدی مثل بچه ای که تازه متولد شدی... خوش اومدی بنده ی من دین و ایمان و اعتقاداتمون رو قربة الی الله زدن هیچ وقت دَرِ درگاهش به روی هیچ یک از بندگانش بسته نیست... خودش نیومد وگرنه فرعون رو هم میبخشید... زمر/۵۳