میگفت: داشتم تو جاده میرفتم دیدم یه بسیجی کنار جاده داره میره زدم کنار سوار شد سلام و علیک و راه افتادیم.
داشتم می رفتم با دنده سه و سرعت 80 تا 😎
بهم گفت: اخوی شنیدی فرمانده لشکرت گفته ماشینا حق ندارن از 80 تا بیشتر برن؟!
یه نگاه بهش کردم و زدم دنده چهار و گفتم اینم به عشق فرمانده لشکر...😉
تو راه که میرفتیم دیدم خیلی تحویلش می گیرن...
می خواست پیاده بشه بهش گفتم اخوی خیلی برات درِ نوشابه باز میکنن لا اقل یه اسم و آدرس بهم بده شاید بدردت خوردم؟!
یه لبخندی زد و گفت: همون که به عشقش دنده چهار رفتی!
هدیه به روح شهید مهدی باکری صلوات