کفش مولا‌ امیرالمومنین علیه السلام پاره شده بود و داشت می دوخت، و لا‌ اِلهَ اِلّا‌ الله می گفت گفتند: علی جان چه می کنی؟! گفت: با دستم کفش هایم را وصله می‌کنم اما چرا زبانم بیکار باشد؟! +برای زمانی که بهمون داده شده چه جوری برنامه ریزی کردیم؟!