قـرارگـاه شـهـدا 🇮🇷🇱🇧🇵🇸
پدر و همسر اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی: انتظار رفتنش به سوریه را داشتم اما برای شهادتش آماده ن
ر یاد آور شد:خودم سالها در جبهه و خط مقدم حضور داشتم اما شهادت نصیبم نشد و حال خدا را شاکرم که فرزندم به درجه رفیع شهادت نائل آمد و انشاءالله که خدا این هدیه را از من و مادرش بپذیرد. دفاع از آرمانهای شهدا بر همه لازم است وی تاکید کرد:همه مردم ما باید از انقلاب،نظام و آرمانهای شهدا حمایت کنند و ادامه دهنده راه شهدا باشند و لازم است همه ما پیرو ولایت فقیه و گوش به فرمان امام خامنه ای باشیم که دشمنان نتوانند ضربه ای به انقلاب و ایران ما بزنند. فهیمه احسان فر همسر اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی مرتضی بصیری پور نیز در حاشیه این مراسم در گفتگو با خاورستان، درباره شخصیت و خلق و خوی همسر شهیدش اظهار کرد: آقا مرتضی بسیار خوش اخلاق،خوش رفتار و خوش مشرب بود. وی افزود: رفتار آقا مرتضی با مردم در جامعه بسیار خوب بود و تا جایی که در توانش بود به هرکسی که نیاز به کمک داشت کمک می‌کرد و برایش فرقی نداشت که آشنا باشد یا غریبه هدفش کمک به مردم بود. آقا مرتضی عاشق ولایت و مقام معظم رهبری بود همسر شهید مدافع حرم خراسان جنوبی گفت: آقا مرتضی عاشق ولایت و مقام معظم رهبری بود و به شدت سخنرانی های رهبر انقلاب را پیگیری و گوش می‌داد و بسیار زیاد نسبت به مقام معظم رهبری تعصب داشت. احسان فر عنوان کرد: همسرم احترام پدر و مادر و خانواده را بسیار زیاد حفظ می‌کرد و احترام به مردم بسیار برایش مهم بود و همیشه به رعایت احترام توصیه می‌کرد. همیشه لبخند بر لب داشت وی عنوان کرد:آقا مرتضی همیشه لبخند بر لب داشت و همیشه با روی خوش با خانواده، من، پسرش و مردم برخورد می‌کرد احترام به خانواده حتی به کوچکتیرن عضو خانواده را همیشه رعایت می‌کرد و به احترام ورود هر فردی از اعضای خانواده به خانه همیشه بلند میشد و با روی خوش از آنها استقبال می‌کرد. همسر اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی گفت: آقا مرتضی به خاطر شرایط کاری و رسته نظامی که داشت وظیفه خود می‌دانست که برای دفاع از حرم اهلبیت برود هر چند که قبل از سال 97 نیز چند مرتبه درخواست برای رفتن به سوریه را داشت اما هر بار به دلایلی رفتنش لغو می‌شد یا شرایط فراهم نبود اما بالاخره شرایط فراهم شد و این لیاقت را پیدا کرد که برای دفاع از حرم اهلبیت (ع) عازم سوریه شود. احسان فر اظهار کرد:همسرم همیشه از همان اول که عضو سازمان سپاه شده بود برای رفتن به سوریه میل و علاقه داشت و همیشه به حال شهدا غبطه می‌خورد، زندگینامه شهدا را مطالعه می‌کرد و همیشه با لبخند به من می‌گفت:"من هم باید روزی بروم و از حرم اهلبیت دفاع کنم" بالاخره رفت و به آرزوی خودش رسید. وی با اشاره به اینکه مانع رفتن همسرم به سوریه نشدم، گفت:من با این اعتقاد که عمر آدم دست خدا است و اگر خدا بخواهد زنده میماند و اگر خدا نخواست و عمرش به دنیا نبود از دنیا خواهد رفت و چه بهتر که در این راه جان خود را از دست بدهد راضی شدم که همسرم به سوریه برود. منتظر رفتنش به سوریه بودم اما برای شهادتش آماده نبودم همسر اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی عنوان کرد:با توجه به رسته آقا مرتضی و بضاعت شغلش من خود را از اول آماده کرده و منتظر بودم که آقا مرتضی هر لحظه بخواهد برای دفاع از حرم اهلبیت (ع) برود و با این تفکر خودم را آماده و راضی کرده بودم؛ به نظر من رفتن همسرم ادای دِینی بود به حرم اهلبیت (ع) که آقا مرتضی رفت و دِین خود را ادا کرد. احسان فر با بیان اینکه طی مدت زمانی که همسرم در منطقه بود، بیان کرد:آقا مرتضی هر موقع که تماس داشت با خانواده به خاطر اینکه خیال من و پدر و مادرش راحت باشد می‌گفت جای ما امن است و هیچ مشکلی نداریم اما هر چه که امن هم باشد شرایط و منطقه جنگی بود و ما همچنان استرس و دلهره داشتیم و همیشه با توکل به خدا دل خودمان را آرام می‌کردیم. وی خاطرنشان کرد: من خودم را برای اینکه آقا مرتضی در سفر به سوریه شهید شود آماده نکرده بودم و به این فکر نمی‌کردم که آقا مرتضی شهید شود اما همسرم با خدا معامله کرد و بهترین راه را انتخاب کرد. همسر اولین شهید مدافع حرم خراسان جنوبی با اشاره به شنیدن خبر شهادت همرش، اظهار کرد:شب 20 فروردین 97 آقا مرتضی به شهادت رسیده بود و صبح روز بیستم برادر آقا مرتضی و همکاران از شهادت آقا مرتضی خبر داشتند اما پدر و مادر همسرم و من خبر نداشتیم و روز 20 فرودین ساعت 17 عصر خبر شهادت همسرم را از طریق یکی از همکاران همسرم شنیدم؛به من گفتند آقا مرتضی زخمی شده است و من به خانه پدر همسرم بروم اما من همان موقع فهمیدم آقا مرتضی به شهادت رسیده و برای زخمی شدن که به خانواده اطلاع نمی‌دهند. بابای من رفته پیش خدا احسان فر درباره پسرش عنوان کرد: طاها هنوز سه سال و نیم سن دارد و زیاد متوجه نمی‌شود شهید و شها