درباره یک مرد بزرگ شهر سردشت زیدون شهید سردار عبدالعلی بهروزی
درباره سردار شهید بهروزی
زادگاهش زیدون از توابع بهبهان و سال تولدش ۱۳۳۸ است. از خانواده ای روستایی وتربیت شده دامان مادری صالحه وصبور وپدری زحمتکش ودلباخته آل علی(ع) وشیفته انقلاب اسلامی.

قد و قامتي كشيده داشت،ورزيده بود و چالاك.رخسارش با رنگ گندمهاي زيدون بود و چون رود مواج و جويبارهاي آن سامان،زلال بود و پرخروش. ووصفش وصف عشق است و :
شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان ورنه پروانه ندارد به سخن پروايي
وی از جمله خونین دلانی بود که از کودکی درد دین داشت وشقایقی بود که با داغ زاده شده بود. به گفته پدر بزرگوارش،از سنین خردسالی مدام از ماجرای شهادت امام حسین(ع) وعلل آن رویداد بزرگ می پرسید ومی گفت:« بزرگ که شدم انتقام خونش را می گیرم.» دوران تحصیلاتش در سردشت زیدون ،بندر دیلم وشهر بهبهان گذشت. پس از اخذ دیپلم ریاضی، مقارن با وقوع انقلاب اسلامی راهی خدمت سربازی شد، عبدالعلی همپای نهضت حضرت امام خمینی(ره) عشق ودلداگی خویش را با شعار نویسی روی دیوارها وشرکت در تظاهرات وحضور در مساجد نشان داد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از نخستین روزهای تجاوز رژیم بعث عراق به حریم مقدس انقلاب اسلامی ایران رخت بربست وعازم دیار حماسه ها شد تا شورمندي و ايمان عميق خود را در ستيز با حراميان بعثي بالنده تر كند. یورش دلاورانه فتح سوسنگرد، بستان وجان نثاریهایش در شبیخون به دشمن وحضور فعال وتعیین کننده اش در عملیات کلیدی فتح المبین گرفته تا سلحشوریهای عاشقانه اش در عملیاتهای بیت المقدس، رمضان، والفجر مقدماتی وخیبر همگی برگی است از کتاب قطور عشق وحماسه. گرچه در عملیات فتح المبین برادرش علی تا آسمان سبز شهادت پرواز کرده بود ودر عملیات رمضان دیگر برادرش محمود اسیر خصم شد، ولی شهادت واسارت برادران خللی در اراده آهنین وی به وجود نیاورد. سرداربهروزی از یاران سردار شهید دکتر مجید بقایی بود که لیاقتها وتوانایی های حیرت آورش در عرصه دفاع مقدس او را تا جانشین فرماندهی تیپ۱۵ امام حسن(ع) که تیپ دلاوران سرافراز وسینه چاکان عاشورایی بود، بالا برد. وی مبتکر پایگاههای روی آب در منطقه جزیره مجنون بود. عبدالعلی فرماندهی بود که مهمترین اوصافش صفای دل، بی قراری وخستگی ناپذیری بود وبا واژه های خواب وآسایش وسکون سازگاری نداشت اوبعد از چند بار تحمل مصدومیت وجراحت و نيز فرار از بستر بيمارستان، سرانجام در تاریخ۳/۱/۶۳ در حادثه بمباران جزیره مجنون به شدت مجروح وبه شیراز اعزام شد. اما پس از گذشت پانزده روز با تن پر از ترکش وکشیدن درد ورنج فراوان در مورخه۱۵/۱/۶۳ جاودانه شد وتاعرش پرواز کرد. پیکر مجروح وزجر کشیده اش در میان اشک واندوه هزاران نفر از یاران وهمسنگران ووفاداران به راهش در بهبهان وزیدون تشییع وبه خاک سپرده شد.
زنده وجاوید کیست؟کشته شمشیر دوست
کاب حیات قلوب از دم شمشیر اوست
گر بشکافی هنوز خاک شهیدان عشق
آید از آن کشته گان زمزمه دوست دوست
🕯
@martyrscomp قرارگاه شهدا