⚘﷽⚘ 🖇خواب_نورانی...✨✨ حدود دو تا سه نصفه شب خواب عجیبی دیدم. خانه‌مان نورانی شده بود و من دنبال منبع نور بودم . دیدم پنجره آشپزخانه تبدیل به در شده و شهدا یکی یکی وارد خانه‌ام شدند. همه جا را پر کردند و با لباس نظامی و سربند دست در گردن یکدیگر به هم لبخند می‌زنند. مات نگاهشان کردم و متوجه شدم منبع نور از دوقاب عکس برادران شهیدم هست آن شب برادر شهیدم محمدعلی به خوابم آمد و در حالتی روحانی سه بار به من گفت:نگران نباش محمدرضا پیش ماست. آن شب تا صبح اشک ریختم و دعا خواندم. بعدها گفتند همان ساعت سه هواپیمای حامل پیکر محمدرضا و بقیه شهدا رو زمین نشست.....😔 راوی:مادرشهید🌺 🕊💐 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─