چقدر به شاخههای زير پايتان وابسته هستيد؟
🔸پادشاهی دو شاهين كوچک به عنوان هديه دريافت كرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شكار تربيت كند.
🔸يک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت كه يكی از شاهينها تربيت شده و آماده شكار است اما نمیداند چه اتفاقی برای آن يكی افتاده و از همان روز اول كه آن را روی شاخهای قرار داده تكان نخورده است.
🔸اين موضوع، كنجكاوی پادشاه را برانگيخت و دستور داد تا پزشكان و مشاوران دربار، كاری كنند كه شاهين پرواز كند اما هيچكدام نتوانستند.
🔸روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام كنند كه هر كس بتواند شاهين را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دريافت خواهد كرد.
🔸صبح روز بعد، پادشاه ديد كه شاهين دوم نيز با چالاكی تمام در باغ در حال پرواز است. پادشاه دستور داد تا معجزهگر شاهين را نزد او بياورند.
🔸درباريان كشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست كه شاهين را به پرواز درآورد.
🔸 پادشاه پرسيد: «تو شاهين را به پرواز درآوردی؟ چگونه اين كار را كردی؟ شايد جادوگر هستی؟»
🔹كشاورز كه ترسيده بود گفت: «سرورم، كار سادهای بود، من فقط شاخهای را كه شاهين روی آن نشسته بود بريدم. شاهين فهميد كه بال دارد و شروع به پرواز كرد.»
🔻شرح حكايت
گاهی لازم است برای بالا رفتن، شاخههای زير پايمان را ببريم (البته شاخههای زير پای خودمان، نه زير پای ديگران!)
🔺چقدر به شاخههای زير پايتان وابسته هستيد؟ آيا توانايیها و استعدادهايتان را میشناسيد؟
🆔
@Masaf