🔹 احمد اکبرپور: / لالایی ها مغفول مانده اند 🔸 این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفت وگو با ایسنا، درباره ضرورت حفظ لالایی ها اظهار کرد: لالایی ها ماجرای جالبی دارند و حفظ شان مهم است، زیرا تنها ادبیاتی هستند که خالق آن ها صرفا زنان هستند. برخی می گویند صدای زنان ما در ادبیات فولکلور کمتر شنیده شده و از طرفی افسانه های بین زنان و مردها مشترک است. لالایی مختص زنان است و همه خالقان آن زنان هستند. لالایی کمک می کند تا بدانیم این طور نبوده که صدای زنان را در فولکلور و فرهنگ مان نشنویم. 🔸 او در ادامه گفت: خیلی مهم است که بتوانیم صدای زنان را حفظ کنیم؛ صدایی که در جاهای دیگر مردانه به نظر می رسد. لالایی ها شامل آرزوها، مشکلات و غم و اندوه زنان هستند که برای بچه ها سروده شده و ریتم خاصی دارند. لالایی ها کارکرد دوگانه ای دارند یعنی هم ارتباط مادر و کودک را حفظ می کرده و کمک می کرده اند بچه آرام بگیرد و هم زنان مسائل خود را بیان می کردند. یکی از اهمیت های لالایی ها این است که آن ها صدای زنان در دوره های مختلف هستند. 🔸 اکبرپور همچنین گفت: کارِ تحقیقی ای که سیما بینا در زمینه لالایی ها انجام داده، کار خوبی بوده که لالایی های مناطق مختلف را جمع آوری و حفظ کرده است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز یک مجموعه از لالایی های زنان ایرانی درآورده است. اما این ها کافی نیست و کاوش عمیق تری در این زمینه لازم و واجب است. 🔸 او درباره انتقال لالایی ها به نسل های بعد، اظهار کرد: ابتدا لازم است مادران جدید لالایی های قدیمی را بشنوند و درباره کارکردهای لالایی ها بدانند. این که لالایی ها کارکردی چندبعدی دارند و مفهوم لالایی ها خیلی عمیق است، مثلا لالا لالا گل هرروزه من/ لالا لالا نماز و روزه من . همچنین گاه مفاهیم شعری عمیق در این لالایی ها دیده می شود. 🔸 این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان با بیان این که خواندن لالایی ها و یا کتاب برای کودکان تأثیر مضاعفی برای آن ها دارد، خاطرنشان کرد: بین این که کتاب را به دست کودکان بدهیم تا بخوانند و این که خودمان برای کودک کتاب بخوانیم تفاوت وجود دارد، اگر ما برای آن ها کتاب بخوانیم یک رابطه عاطفی عمیق بین ما و بچه ها ایجاد می شود که هم قد و قواره ارزش ادبی این آثار تأثیرگذار است. اگر تأثیرات این شکلی لالایی ها را در نظر بگیریم خود جامعه به سمت لالایی ها و افسانه ها می آید و برای حفظ آن ها تلاش می کند. 🔸 او درباره کمرنگ شدن اهمیت لالایی ها هم گفت: در دوران گذار اتفاقات این چنینی می افتد. در غرب هم این اتفاق درباره افسانه های شان افتاده و در دوران انقلاب صنعتی جامعه غربی می گوید ما با علم مواجه هستیم و افسانه ها کارکردی ندارد. اما دکتر برونو بتلهایم کتابی با عنوان افسون و کاربردهای آن می نویسد و این ذهنیت غرب را عوض می کند و می گوید نسبت به گذشته الان بیشتر به این افسانه ها احتیاج داریم. حالا این اتفاق برای ما افتاده و ما بیشتر به افسانه ها و کارکردهایش نیاز داریم. 🔸 اکبرپور در ادامه تأکید کرد: فکر می کنم جامعه ما در دوران گذار است و به همین دلیل فکر می کنیم لالایی ها و افسانه ها کارکرد خود را در طول زمان از دست داده اند و کاملا هم طبیعی است که جامعه ای در دوره 50 ساله حس کند این طور است. اما زمانی که تأثیرات روان شناسی و ارتباطات این لالایی ها را می بینیم، متوجه می شویم واقعا این طور نیست. لالایی ها دکور تاریخی نیستند و کارکرد دارند. همان طور که افسانه ها در غرب دوباره بازیابی می شود ما نیز باید به دنبال بازیابی لالایی ها و افسانه های مان برویم زیرا آن ها به ارتباط عاطفی ما با بچه های نسل جدید کمک می کنند. 🔸 او همچنین درباره تولید لالایی های جدید اظهار کرد: از دید من، شاعران ما می توانند با پرداختن به لالایی ها به شعر تنوع بهتری ببخشند و در عین حال لالایی ها حالت کاربردی تری داشته باشند. تولید لالایی جدید می تواند برای شاعران ما پیشنهاد فوق العاده ای باشد تا بتوانیم لالایی های متناسب با دوران خودمان خلق کنیم. این اتفاق خوبی است که شاعران ما حساسیت بیشتری نسبت به این موضوع نشان دهند و به این سمت بروند که به این بخش غنای بهتری ببخشند. همان طور که برای شعر اتفاقاتی رخ می دهد و نیما و شاملو می آیند. 🔸 احمد اکبرپور در پایان درباره وظایف نهادهای فرهنگی برای حفظ لالایی ها بیان کرد: تمام نهادهای فرهنگی از جمله کانون کارهای خوبی در این زمینه انجام داده اند، اما می شود کارهای بهتر و عمیق تری کرد. البته همان کارهایی که کرده اند جای سپاس دارد. کاش نهادهایی مانند ارشاد و حوزه هنری نسبت به لالایی ها توجه داشته باشند، زیرا لالایی ها غیر از جنبه های ادبی، روح عاطفی یک نسل و روح عاطفی مادرانه هستند که باید آن ها را تقویت کرد. 🎼 کانال رسمی موسیقی مصاف @masafmusic