مَعشوقُنـٰا
آمدم مثـݪ ڪودڪی سیلی خورده بغض های سربسته ام ࢪا دࢪ آغوش پدر باز ڪنم... خࢪیداࢪ قلبی شکسته هستی ؟... آ
بیقــࢪاࢪانیم،حرفِ عافیت از ما مپرس...(: ١:٢٠ هوامونو داشته باش حاجي يه مقدار غبار آلود شديم