وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد، محترم بار دیگر فرزندانش را تقدیم میهن کرد. حجت‌الله و اسدالله راهی جبهه شدند و محترم همراه فرزندان دیگرش به پشتیبانی از رزمندگان پرداخت. او می‌گوید: «روزها به اتفاق همسایگان نان می‌پختیم، جوراب و کلاه می‌بافتیم، مربا و غذای کنسروی آماده می‌کردیم و همه را با عشق راهی جبهه می‌کردیم.» هر بار که در مسجد جمع می‌شد، اشک می‌ریخت و با دل‌شکسته زمزمه می‌کرد: «خدایا، تمام رزمندگان فرزندان ما هستند. خودت یار و همراهشان باش.» دو سال از جنگ گذشته بود و محترم همچنان دست از تلاش نمی‌کشید. او مادران دیگر را نیز به مشارکت تشویق می‌کرد و به دل‌جویی از مادران شهدا می‌رفت. اما هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد که خود نیز روزی مادر شهید شود. در ۷ فروردین ۱۳۶۱، خبر شهادت اسدالله را به او دادند. محترم با قلبی پر‌درد اما چشمانی سرشار از ایمان، خدا را شکر کرد و گفت: «فرزندم را با افتخار تقدیم کشور و انقلاب می‌کنم.» او در مراسم تشییع جنازه‌اش، پیکر فرزند شهیدش را در آغوش کشید و زمزمه کرد: «راهت ادامه دارد، پسرم.» پس از شهادت اسدالله، محترم انگیزه بیشتری برای خدمت به انقلاب پیدا کرد. او فرزند دیگرش، معرفت‌الله، را نیز راهی جبهه کرد و همراه دختر کوچکش به پشتیبانی از رزمندگان ادامه داد. سال‌ها گذشت و محترم همچنان نقش حمایتی خود را حفظ کرد. او مادران شهدا را گرد هم جمع می‌کرد، جلسات دعا و زیارت عاشورا برگزار می‌کرد و سفرهای زیارتی ترتیب می‌داد. زمانی نیز تصمیم گرفت مکانی برای برگزاری محافل انس با قرآن و یادواره شهدا احداث کند. با همکاری مادران شهدا و خیرین سلطانیه، «فاطمیه خواهران» را ساخت که امروز نیز محلی برای تجمع بانوان متدین این شهر است. حاج خانم بعد از جنگ هم به کار های خیر و خدا پسندانه اش ادامه داد او معتقد است هنوز هم در کشور سنگرهای زیادی هست که نباید آنها را خالی گذاشت. مثل سنگر و نهاد خانواده و ازدواج که کارهایی در این زمینه مثل تهیه جهزیه و مسکن برای نو عروس، دامادها و.. انجام داده و علاوه بر آن سرپرستی چهار کودک بی سرپرست را به عهده گرفت و به آنها سرو سامان داد. محترم فتحعلی‌بیگی، شیرزن شجاع سلطانیه، در ۹۳ سالگی همچنان پرشور و استوار است. او با فرزندان و نوه‌هایش درباره سیاست بحث می‌کند و الهام‌بخش نسلی است که می‌خواهند راه او را ادامه دهند. زندگی او قصه‌ای است از عشق، ایثار و ایمان؛ قصه زنی که در دل سختی‌ها، چراغ امید را روشن نگه داشت. 🔸بخشی از زندگی خانم محترم فتحعلی بیگی مادر شهید اسدالله حیدری گردآورنده:خانم سعیده رحیم زاده 🆔https://eitaa.com/pnu_soltanieh