#شعر استغاثه به درگاه بی نیاز درد ما را تو دوایی ، تو دوا یا اللّه ای که نام تو بود عینِ شِفا یا اللّه غیر تو ما نشناسیم کسی را قادر ای توانای جهان ، ما و شما یا اللّه دست ما اهل زمین سوی تو می آید باز ای همه لطف و کرم ، جود و سخا یا اللّه بندگانیم که افتاده ز پاییم ببین از تو غیر از تو نخواهیم خدا ، یا اللّه چشم ما جانب لطف و کرم توست فقط ای همه جود و کرم ، لطف و عطا یا اللّه ما به تاوان گنهکاری خود می سوزیم بگذر ای دوست ازین جرم و خطا یا اللّه نا امید از حرم لطف تو هرگز نشویم تو که سلطانی و ما همچو گدا یا اللّه مپسند این که بمانیم همه درمانده دست ما سوی تو آید همه جا یا اللّه ما جگر سوختگان ذاکر آل اللّهیم از تو خواهیم همه شور و نوا یا اللّه دردمندیم و به سوی تو پناه آوردیم مرهم زخم دل اهل ولا یا اللّه دل ما در گرو عشق علیّ و آل است دور کن از دل ما رنج و بلا یا اللّه درد ما ، درد فراق پسر فاطمه است می زنیم آخر ازین درد صدا یا اللّه در بیابان طلب از پی او می گردیم تشنه ایم آه رسان آب بقا یا اللّه چلچراغ دل ما نام حسین بن علی ست بر دل و دیده بده نور و ضیا یا اللّه گرچه دوریم ولی یاد حسین افتادیم ریزه خواریم درین صحن و سرا یا اللّه بار اِلٰها ز کرم کام محبّان دریاب بچکان تربتی از کرب و بلا یا اللّه همچو "یاسر" به رهش از سر و جان درگذریم بهر او هستی ما باد فدا یا الله