در حرم امام رضا علیه السلام مشغول نماز و عبادت بودند. کودکی اطراف ویلچر بازیگوشی میکرد؛ ویلچر را هُل میداد و...
ازاین همه شیطنت خسته شد، اما خشم خود را کنترل کرد و صبورانه به ادامه زیارت و عبادت پرداخت.
بعداً برایم گفتند: «شب در خواب دیدم سگی کنار ویلچرم هست و من درحال آرام کردن آن هستم»
خودشان خواب را تعبیر کرده و گفتند:
«آن سگ همین خشم من بود که کنترلش کردم»
#شهید_عبداللهی در کنترل خشم عالی بود. خانواده اش میگویند:
«این سالها عصبانیت و خشم پدر را فقط جائی که لازم یا وظیفه بود، میدیدیم مثل دفاع از نظام، اسلام و رهبری»
مکرراً دیگران را هم به شیوههای مختلف به کنترل خشم دعوت میکردند گاهی به شکل توصیه و گاهی با تعریف اینکه من فلان خواب را دیدم و فکر میکنم عصبانی شده یا میشوی (خواب و رویاهای ایشان زبانزد بود و بسیاری اوقات تعبیر خواب جالبی هم داشتند)
کانال خاطرات و سیره شهید عبداللهی را دنبال کنید👇
@shaheedasqareabdollahy
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚
@dastanak_ir