➖ در جمله ماجراهای زندگانی امام حسین(ع) روایت شده است؛ كه مرد اعرابی به مدینه آمد و از اهل مدینه پرسید: كریم‌ترین مرد در مدینه كیست؟ گفتند: حسین بن علی (ع) پس به جست‌وجوی آن حضرت رفت تا داخل مسجدالنّبی شد. دید حضرت امام حسین (ع)مشغول نماز است. در مقابل حضرت ایستاده و شعری چند در مدح و سخاوت آن حضرت خواند و اشعار این است: لَمْ یخِبِ الْآنَ مَنْ رَجَاكَ وَ مَنْ حَرَّكَ مِنْ دُونِ بَابِكَ الْحَلْقَهْ أَنْتَ جَوَادٌ وَ أَنْتَ مُعْتَمَدٌ أَبُوكَ قَدْ كَانَ قَاتِلَ الْفَسَقَهْ لَوْ لَا الَّذِی كَانَ مِنْ أَوَائِلِكُمْ كَانَتْ عَلَینَا الْجَحِیمُ مُنْطَبِقَهْ چون حضرت از نماز فارغ شد، فرمودند: ای قنبر، آیا از مال حجاز چیزی باقی مانده است؟ عرض كرد بلی. فرمودند، چهار هزار دینار حاضر كن به مردی كه احقّ است از ما به او بده. قنبر آن پول را حاضر نمود. پس حضرت به خانه رفتند و ردای خود را كه از برد بود از تن بیرون كردند و آن دینارها را در برد پیچیده و از شكاف در حیاط دست خود را بیرون آورد تا به علّت كم بودن عطا با دیدن اعرابی خجالت نكشد و یا اعرابی خجالت نكشد. به اعرابی تحویل داده و این اشعار را حضرت خواندند: خُذْهَا فَإِنِّی إِلَیكَ مُعْتَذِرٌ وَ اعْلَمْ بِأَنِّی عَلَیكَ ذُو شَفَقَهْ لَوْ كَانَ فِی سَیرِنَا الْغَدَاةَ عَصًا أَمْسَتْ سَمَانَا عَلَیكَ مُنْدَفِقَهْ لَكِنَّ رَیبَ الزَّمَانِ ذُو غِیرٍ وَ الْكَفُّ مِنِّی قَلِیلَةُ النَّفَقَه اعرابی زرها را گرفت و سخت گریست. حضرت فرمودند: ای اعرابی! گویا كم شمردی عطای ما را كه می‌گریی؟ عرض كرد: بر این می‌گریم كه دست با این جود و سخاء چگونه در میان خاك خواهد ماند؟@masjedolaghsa ➖ در سیره امام سجاد نوشته اند؛ابوحمزه ثمالی می‌گوید: صبح‌گاه جمعه‌ای نماز را با حضرت سیدالسّاجدین خواندم. ایشان پس از تمام كردن ذكر و تسبیح به قصد منزل حركت نمودند. من هم در خدمت ایشان بودم. وقتی به منزل رسید كنیز خود را خواسته فرمودند مبادا مستمند و فقیری را كه در خانه ما می‌آید مأیوس نمایید. حتماً هركس آمد غذایش را بدهید زیرا امروز جمعه است. عرض كردم آقا همه كسانی كه سؤال می‌كنند مستحق نیستند. فرمودند: ای ثابت! می‌ترسم بعضی مستحقّ باشند و از در خانه محروم برگردند. آن‌گاه بر ما خانواده نازل شود آن‌چه بر خانواده حضرت یعقوب وارد شد. غذا بدهید سؤال كنندگان را غذا بدهید. آن‌گاه فرمودند: حضرت یعقوب هر روز گوسفندی می‌كشت. مقداری خودشان مصرف می‌نمودند و قدری صدقه و احسان می‌دادند. مرد مؤمن مستمندی كه نزد خداوند متعال مقام والایی داشت و غریب هم بود، در حال روزه از در خانه حضرت یعقوب می‌گذشت. شب جمعه بود. گفت: سائلی غریب و گرسنه‌ام، از زیادی غذای خود به من هم بدهید، و درخواست خود را مكرّر نمود. حضرت یعقوب (ع)و آن‌هایی كه در منزل بودند می‌شنیدند، ولی از وضع او خبر نداشتند. گفته‌اش را تصدیق ننمودند. شب فرا رسید، فقیر مأیوس گردید. جمله انالله و انا الیه راجعون را بر زبان جاری نمود و اشكش جاری شد و آن شب را با حال گرسنه خوابید و شكایتش را به خداوند متعال نمود. فردا را نیز روزه گرفت و با شكیبایی خداوند متعال را ستایش می‌كرد تا جریان حضرت یوسف با برادرانش واقع شد. ➖در احوال امام رضا (ع) آمده، است در خراسان در روز عرفه تمامی اموال خود را میان نیازمندان تقسیم نمودند. فضل بن سهل عرض كرد: آقا، این كار زیان شد. امام رضا (ع)فرمودند: بلكه این كار غنیمت و به سود و نفع من شد. معمر بن خلّاد گوید: هنگامی كه امام رضا (ع)غذا میل می‌فرمودند، یك سینی می‌آوردند و كنار سفره می‌گذاشتند. امام بهترین غذاها را كه برایش می‌آوردند، از هر غذا مقداری را برای نیازمندان برمی‌داشتند و در سینی می‌نهادند. سپس دستور می‌دادند كه آن سینی را برای بی‌نوایان بدهند. ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.المحاسن ،ج۲صفحه۳۸۹  . ۲. بحار الأنوار ، ج۷۳، ص۳۰۸ ۳.كنز العمال، ج 6، ص 392 ۴.الفقه الرضا،ج۱،  ص۳۶۲   ۵.الكافي ج۴،ص۴۱. ۶.غررالحکم، ۹۵۶۱. ۷.بحار الانوار، ج ۷۰،ص ۳۰۷ ۸.تحف العقول، ج ۲، ص۴۱۲ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 السلام علی الحسین🌺 وعلی علی ابن الحسین🌺 وعلی اولادالحسین🌺 وعلی اصحاب الحسین🌺 ورحمت الله وبرکاته🌺 @masjedolaghsa