◾️ به فدای آن سفیری که مقدّر بود مثل مولایش، با کام عطشان به شهادت برسد... ... حضرت‌ مسلم عليه‌السلام از غایت ضعف و تشنگی تکیه بر دیوار زد و نشست. عمرو بن حریث بر حال مسلم علیه‌السلام رقّتی کرد و غلام خود را فرمان داد که آب برای آن حضرت بیاورد. آن غلام کوزه‌ای را پر آب با قدحی نزد مسلم علیه‌السلام آورد و آب در قدح ریخت و به آن حضرت داد. فأخذَ کلّما ش‍َربَ امْتَلأَ القَدحُ دَمًا مِن فَمِه ▪️چون خواست بیاشامد قدح از خون دهانش سرشار شد. آن آب را ریخت و آب دیگر طلبید این دفعه نیز خوناب شد. در مرتبه سوم خواست که بیاشامد، سَقطَتْ ثنایاهُ فِی القَدح ▪️دندانهای ثنایای او در قدح ریخت. 🔻در این هنگام حضرت‌ مسلم علیه‌السلام فرمود: اْلحمْدُ لِلِّهِ لوْ کان مِن الرِّزْقِ اْلمقْسُوم لشرِبتُهُ. ▪️الحمدالله،گویا مقدور نشده است که من از آب دنیا بیاشامم. 📚بحارالانوار ج۴۴ص۳۵۵ @masjedolaghsa