شرح حکمت 317
☘بعضى از يهوديان به آن حضرت (امام عليه السلام) گفتند: هنوز پيامبرتان را دفن نكرده بوديد دربارهاش اختلاف كرديد! امام عليه السلام در پاسخ فرمود: ما درمورد آنچه از (وصاياى) او رسيده بود اختلاف كرديم، نه درباره خودش؛ اما شما پس از عبور از🌊 دريا (و غرق شدن فرعونيان) هنوز پاهايتان خشك نشده بود به پيامبر خود گفتيد: براى ما هم بتى بساز همانگونه كه اين قوم بت پرست (اشاره به بت پرستانى است كه مشاهده كردند)🗿 بت هايى دارند و موسى به شما گفت: شما مردم نادانى هستيد (كه بعد از اين همه معجزات الهى در توحيد شك مى كنيد).
💎از حديث شريف بالا استفاده مى شود كه اسلام، آزادى وسيعى به غير مسلمانان در محيط اسلام داده بود كه حتى افراد عادى يهودى مى توانستند رئيس مسلمانان را به چالش بكشند و سؤال❓ معنادارى بيان كنند و حتى مسلمانان را سرزنش كنند كه چرا هنوز پيغمبرتان مدفون نشده بود اختلاف كرديد؛ اما هنگامى كه با پاسخ دندانشكنى🦷 روبرو مى شدند گاه چنان تحت تأثير قرار مى گرفتند كه دين اسلام را برمى گزيدند چنانكه در بعضى از كتابها پس از نقل اين روايت مى خوانيم: «فَأَسْلَمَ الْيَهُودِىُّ؛ مرد يهودى، مسلمان شد».
🔸امام عليه السلام در اين پاسخ دست روى نقطه حساسى گذاشت و آن اينكه ما درمورد پيغمبر و اصول دينمان هيچ اختلافى نداريم؛ خدا را به يگانگى مى شناسيم و پيغمبرمان را خاتم انبيا؛ ولى شما بعد از ديدن آن معجزات عجيب، 🌊شكافتن دريا و عبور توأم با سلامت از جاده اى كه ميان دريا نمايان شد و سپس غرق شدن فرعون و لشكرش در همان جاده براثر جمع شدن آب دريا، با اين همه چشمتان👀 كه به بتهاى بت پرستان افتاد، هوس بت پرستى كرديد وگفتيد: اى موسى! تو هم براى ما 🗿بتى بساز مانند آنها. آرى شما در اصل توحيد كه مهمترين اصل دين است با پيغمبرتان به مخالفت برخاستيد.