#تلخند
خواب دیدم قیامت شده است هر قومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سر هر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چالهی ایرانیان
خود را به عبید زاکانی رساندم و
پرسیدم:
«عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگماردهاند؟»
گفت:
«میدانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.»
خواستم بپرسم: «اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند...»
نپرسیده گفت:
گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی پايش کشیم و
به تهِ چاله باز گردانیم!
👤 عبید زاکانی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d