مناجات خـداونـدا، گناهانم مرا از گفتار بازداشته، و رشته سخنم از هم گسيخته، پس براى زشتيم حجّتى ندارم، به اين جهت اسير بليّت خود، و گروگان عمل خويش، و سرگردان در خطا، و سرگشته از مقصد، و با تمام وجود درمانده ام، خود را در جايگاه ذليلان گنهكار، و موقف تيره بختانى كه بر تو جرأت كرده اند، و وعده ات را سبك شمرده اند نگاه داشته ام، پاكى تو، با چه جرأت به نافرمانيت برخاستم! و چگونه خود را به ورطه هلاكت افكندم! آقــاى مــن، بر من كه به رو درافتاده ام و بر لغزش من رحمت آور، و در برابر نادانيم با بردبارى، و در مقابل بدكرداريم با احسان رفتار كن، زيرا به گناه خود اقرار دارم، و به خطايم اعتراف مى كنم، اين دست و سر من است كه براى قصاص از نفس خود آن را به زارى تسليم كرده ام، به پيرى و سپرى شدن عمر، و نزديك شدن مرگ، و ضعف و ناتوانى و بينوايى و بيچارگيم رحمت آور. مـولاى مـن، آنگاه كه از من در اين دنيا نشان و اثر قطع گردد، و از ميان آفريدگان يادم محو شود، و همچون فراموش شدگان فراموش گردم بر من رحم كن. مـولاى مـن وقتى كه صورت و حالم دگرگون شود آنگاه كه بدنم بپوسد، و اعضايم از هم بپاشند، و پيوندهايم بگسلد بر من ترحم فرما، دريغا بر بى خبرى من از آنچه مرا در پيش است! مــولاى مــن، به وقت بيرون آمدنم از گور و برانگيخته شدنم به من رحم كن، و در آن روز جايگاهم را با اوليائت، و حركتم را با عاشقانت، و مأوايم را در جوارت قرار بده، ✨اى پـروردگـار جهـانيــان✨ 📚 صحیفه سجادیه   https://eitaa.com/joinchat/600047640Cb0bb48b6d6