✨﷽✨ علت گرفتاری شخصی گرفتاري و مشکل مهمی برایش پیدا شده بود. کسی به او عملی یاد داده بود که چهل روز انجام دهد تا مشکلش حل شود. عمل را انجام میدهد وچهل روز تمام میشود اما مشكل برطرف نميشود. میگوید: روزی اضطرابی دردلم افتاد و ازمنزل خارج شدم، پیرمردی به من رسید و گفت: آن مرد را میبینی (اشاره کرد به پیرمردی که عبابه دوش داشت وعرقچین سفیدی بر سر) ؛ گفت: مشکلت به دست او حل ميشود! (بعدا معلوم شد که آن شخص آقاشیخ رجبعلی خیاط است) میگوید: خودم را باسرعت به شیخ رساندم و مشکلم راگفتم! تا سخنم تمام شد گفت : چهارسال است که شوهرخواهرت مرده و تویک سری به خواهرت نزده ای! توقع داری مشکلت حل شود!؟ میگوید: رفتم به خانه ی خواهرم، با بچه هایش گریه کردند و گله کردند؛ بالاخره راضیشان کردم و خوشحال شدند و رفتم. فردا صبح اول وقت مشکلم حل شد. منبع 📚: سخنرانی استاد فاطمی نیا(این داستان در کتاب کیمیای محبت هم نقل شده ) https://eitaa.com/joinchat/2776694803Cd161204d6d ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈