مزرعه‌ها را آتش ‌زدند و حیوانات را ‌هم کشتند تا همان فضای رعب و وحشت را ایجاد نمایند. پس از ورود نیروهای منافقین به کرند و اسلام‌آباد، درگیری تا چند ساعت در شهر ادامه داشت و شماری از نیروهای مردمی و سپاه با آنان درگیر شدند، اما تلاش آنها به‌دلیل نداشتن آمادگی‌، بی‌ثمر بود و شهر به ‌اشغال درآمد. منافقین در اسلام‌آباد به کسی رحم نکردند و هر فردی که ته‌چهره بسیجی داشت را به رگبار گلوله بستند. حتی در بیمارستان امام خمینی اسلام‌آباد و در فجیع‌ترین جنایت، مجروحان را از روی تخت به محوطه بیمارستان برده و همه آنها را به رگبار گلوله بستند. براساس آمار بنیاد‌ هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، حدود 1100 نفر از مردم بی‌دفاع در تهاجم منافقین به ایران، به شهادت رسیدند که خردسال‌ترین آنها، کودک 3 ساله اهل اسلام‌آباد غرب به نام «نوشین شریفی» بود که بر اثر اصابت گلوله مستقیم در مقابل چشم مادرش شهید شد و مسن‌ترین‌شان «قاسم ترکمانی» اهل قم با 89 سال سن که به‌عنوان نیروی داوطلب در عملیات مرصاد شرکت کرد و بر اثر اصابت ترکش به کمر به شهادت رسید. در تجاوز منافقین به کشور، صدها نفر دیگر زخمی و مجروح شدند و اماکن بسیاری تخریب گردید. ✅ طلوع عملیات مرصاد اما با طلوع خورشید چهارشنبه پنجم مرداد 1367 عملیات «مرصاد» به فرماندهی سپهبد شهید صیاد شیرازی با رمز مبارک یا علی ‌ابن ‌ابیطالب(علیه‌السلام) در منطقه اسلام‌آباد و کرند‌، در غرب استان کرمانشاه آغاز شد. این در شرایطی بود که شهید صیاد شیرازی هیچ مسئولیت فرماندهی هم در ارتش نداشت و تنها نماینده حضرت امام(رحمه‌الله‌علیه) در شورای عالی دفاع بود و در آن لحظات سرنوشت‌ساز، با حکم اضطراری معاون ستاد کل نیروهای مسلح، یکه و تنها به همراه چند بالگرد کبری به تنگه چهارزبر استان کرمانشاه رفت تا مقابل پیشروی ستون‌های نظامی منافقین را بگیرد. که اگر آنها کرمانشاه را ‌اشغال می‌کردند، کار خیلی دشوار می‌شد. شهید صیاد شیرازی خود آن عملیات دشوار را در خاطراتش چنین روایت نموده است:  «... من کلاه گوشی داشتم. می‏توانستم صحبت کنم. به خلبان گفتم: اینها را می‏بینید؟ اینها دشمنند، بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا (بالگرد) کبری‏ رفتند به طرف ستون، دیدم هردویشان برگشتند. من یک‌دفعه داد و بیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفتند: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودی‌‏اند. چی‏چی بزنیم اینهارو؟! خوب اینها ایرانی بودند، دیگه مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‏ها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند، گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم؟! برای ما مسئله دارد. فردا دادگاه انقلاب،... آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً 500 متری ستون زرهی نشسته‌‏ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به‌خاطر اینکه درجه‏ام مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی بالگرد، عصبانی بودم، ناراحت که چه جوری به اینها بفهمانم که این دشمن است..» شهید صیاد ادامه داده است: «... گفتم: بابا! من با این درجه‏ام مسئولم. آمدم که تو راحت‏ بزنی. مسئولیت ‏با منه... حالا کار خدا را ببینید! منافقین سرلوله توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. حالا من خودم توپچی بودم. اگر من می‏خواستم بزنم با اولین گلوله، مغز بالگرد را می‏زدم. چون با توپ خیلی راحت می‏شود زد. فاصله یا برد 20 کیلومتری می‏زنیم، حالا که فاصله 500 متری، خیلی راحت می‏شد زد. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله 50 متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی‏ها را؟ اینها (خلبان‌ها) بچه کرمانشاه بودند، با لهجه کرمانشاهی گفتند: به علی قسم، الان حسابش را می‏رسیم. سوار بالگرد شدند و رفتند. جاتون خالی. اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت‏ خورد به ماشین مهمات‌شان...» نیروهای سپاه و ارتش و بسیج مردمی باز هم به سوی میادین نبرد سرازیر شدند، گویی در سال‌های ابتدایی دفاع مقدس به سر می‌بردیم، انگارنه انگارکه هشت سال جنگ راپشت‌سرگذاشته بودند،همه باانگیزه وتازه‌نفس به منطقه عملیاتی مرصاد رسیده بودندوسرانجام روز 6 مرداد وپس ازدوروزدرگیری عده بسیاری از نیروهای منافقین که درمحاصره گرفتار شده بودند،به هلاکت رسیده وبقیه پابه فرارگذاشته یادرروستاهای اطراف مخفی شده که بااقدامات بعدی،تمامی آنها دستگیروبه مقامات قانونی تحویل داده شدند. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در ( eitaa# ) 👇 🆔 eitaa.com/mrgh110 1⃣ در 👇 https://chat.whatsapp.com/DrKmdrW9VW25fUqAkkM1yb 2⃣ در 👇 https://chat.whatsapp.com/GNgI5RnsmIl5OLW19t64n9 در 👇 🆔 https://t.me/mrgh110 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️