⁉️ چرا انتخابات ایران حماسه‌ای شگفت است؟ 1⃣ انتخابات ۱۱ اسفند، یک حماسه بزرگ است. حماسه، در برابر دشمن اتفاق می افتد و این، فارغ از نتایج مهم انتخابات است. شاید کسانی، مسئولیت خود را نشناسند، یا نتوانند و یا نخواهند که به آن عمل کنند. جاهل غیر مقصر، معاف از بازخواست است و دانای قاصر یا مقصر، سزاوار بازخواست در محکمه وجدان. اما وقوع حماسه، معطل عمرو و زید نیست. هر چند وقت یک بار بحث در می گیرد که "انتخابات، حق است یا تکلیف؟ منتخبان قبلی به مسئولیت خود عمل کرده اند؟انتخابات فایده دارد یا نه؟ و...". اینها در جای خود، قابل بحث است. اما فارغ از فضای بحث، حماسه آنجا اتفاق می افتد که مردمانی از همه کم برخوردار تر، پر تلاش تر، و سزاوار طلبکاری و نقد و اعتراض، انتخاب و انتخابات را با همه گلایه ها، چون جانِ گرامی، عزیز بشمارند. 2⃣ آن جوانان پر از مطالبه و گلایه اما لبریز از نشاط مسئولیت شناسی، آن پیر مرد و پیر زن قد خمیده، آن جانباز سال ها بستری که از روی تخت رای می دهد، آن نو عروس و تازه داماد، آن کارگر گچ کار و نانوایی و کادر بیمارستان که با لباس کار پای صندوق رفته ‌اند، آن روستایی محاصره شده در برف، و آن مستاجر شرافتمند که با تورم سنگین دست به گریبان است و با این وجود پای صندوق رفته، هر کدام شان یک حماسه آفرین و حجت بزرگ خدا هستند. آن روی حماسه آفرینی -اگر متوجه باشیم- بدهکاری یکایک ما به ویژه مسئولان، در قبال این مسئولیت شناسی است. 3⃣ خواهر شهیدی هست که برای تامین معاش، نظافت خانه مردم را می کند و این، کار اغلب روزهای او در زمستان و تابستان است - و کدام شرافت و فضیلت، بالاتر از تلاش برای تامین روزی حلال؟-. این خواهر گرامی شهید، روز جمعه، از اول صبح تا ۹ شب سر کار بود. خانه تکانی شب عید، خسته کننده است؛ اما در کنار انجام کار، دلش شور انتخابات را می زد؛ این که کارش کی تمام می شود تا بتواند رای بدهد؟! او از این ادا و اطوار ها و دوگانه سازی های جعلی "حق یا مسئولیت" بلد نیست. می تواند و حق دارد گله کند، اما هرگز نگفته که برای چه باید رای بدهم؟ آن شب هم دلش شور می زد، تا وقتی که حوالی ساعت ۱۱ شب توانست رای بدهد و دلواپسی اش به خوشحالی بدل شود. برادر شهیدش، در ۱۳ سالگی سر کار می رفته، اما تا مدت ها ناهار نمی خورده است. استاد کار و هم شاگردی ها شک می کنند که نکند وسواس غذایی دارد. به خانواده اش می گویند شما برایش غذا بفرستید. خانواده، علت را جویا می شوند و او می گوید روزه گرفته تا با کسانی که غذا برای خوردن ندارند، غمخواری و همدردی می کند. خواهر شهید می گوید "شهدا حتی در میان خانواده خودشان هم چیز دیگری هستند، نورانی هستند". امتداد این نورانیت را می توان درحماسه محمد جهان آرا و یارانش دید که با دستان خالی، لشکر های مکانیزه صدام را به مدت ۳۳ روز، پشت دروازه های خرمشهر زمینگیر کردند. اگر آن حماسه در متن مظلومیت نبود و دشمن پیش می تاخت -در حالی که بنی صدر ها در پایتخت مشغول از هم گسیختن شیرازه وحدت ملی بودند- آیا می شد حماسه فتح خرمشهر و فتوحات بعدی انقلاب اسلامی را تصوّر کرد؟ 4⃣ وقتی پشت فرمان خودرو می نشینید، دوست دارید که مسیر، باز و هموار باشد تا بتوانید با سرعت مطلوب حرکت کنید. اما گاهی مسیر، پر پیچ و خم و گردنه است و همین، حرکت را کُند می سازد و از شتاب شما می کاهد. درست است که نمی توانید با حداکثر سرعت حرکت کنید، اما اگر متوقف نشدید و برنگشتید -ولو با سرعت پایین تر به سمت مقصد عبور کردید- شما موفق شده اید. پایوران جوخه های تحریف و تحریم و تخریب انتخابات در جبهه دشمنان ملت ایران، قطعا انکار خواهند کرد، اما انتخابات ما وسط میدان جنگی بزرگ برگزار شد و به این اعتبار، یک حماسه بزرگ است؛ هر چند که شاید می شد با اهتمام بیشتر مسئولان و طیف های سیاسی و رسانه ها، با تراز های بالاتری که مورد مطالبه رهبر حکیم انقلاب است، برگزار شود. 💢 ادامه دارد👇👇👇👇👇