📍متن سخنرانی3⃣
وقتی امام زمان تشریف می آورند، عقل مردم را کامل می کنند.
(این که چطور عقل کامل می شود نیاز به توضیح دارد و در جلسات آینده بیان خواهد شد.)
وضعیتِ الان به این صورت است که بعضی ها با ذهن و عقل تجربی، مسائلی را برای خود اثبات می کنند، گاهی هم با مسائلی رو به رو می شوند که با عقل برایشان اثبات پذیر نیست، این افراد بر محور عقل خود، نسبت به امور پذیرش دارند.
جناب فارابی میگوید محور پذیرش باید پیغمبر باشد نه عقل تجربی خودت!
چرا که عقلِ تجربی می تواند گاهی سخن پیغمبر را بفهمد و گاهی هم نمی تواند بفهمد.
مثلا در زمینه ی باران، زلزله و… اگر از خرافه گری های افراطی دست بکشیم اما درصدی از این اتفاق ها حاصل اعمال مردم است و این واقعیت دارد و باید بپذیریم اعمال مردم بر این عالَم تاثیرگذار است.
اما اینکه هر زلزله و خشکسالی را فورا به گناه مردم نسبت بدهیم، غلط است چون ممکن است از گناه نباشد…برای نعمت های الهی هم همین جور است، هرجا باران می بارد همه مردم پاکند؟!
در دوران امام حسن عسکری (علیه السلام) به امام گفتند فردی ادعا دارد هر وقت دست به آسمان بلند می کند باران می آید و چون دین او مسیحی است، مردم با آمدن باران مسیحی می شوند.
حضرت فرمود دستش را بگیرید و آنچه میان انگشت پنهان کرده را بیرون بیاورید. می گوید وقتی آن مرد مسیحی دستش را بلند کرد و ابرها سیاه شدند و باران باریدن گرفت ما دستش را گرفتیم و از بین انگشتانش یک تکه استخوان سیاه درآوردیم! حضرت فرمودند حالا بدون استخوان سیاه دعا کن! دعا کرد ولی دیگر باران نیامد. وقتی پرسید شما از کجا خبر داشتید، امام حسن عسکری فرمود: از قواعد عالم این است که اگر استخوان یک پیغمبر را به سمت آسمان بگیرید، آسمان می بارد پس قطعا این مرد قبر پیغمبری را نبش کرده و با قطعه ای از استخوان او این کار را می کند. (کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۲، ص ۴۲۹)
ببینید عقل تجربی نمی تواند اینچنین قاعده ای را بپذیرد چون بعضاً اثبات پذیر نیستند. مثلا در ارتباط با باران در زیارت جامعه کبیره آمده است: