حدیثی برای سیاستگذاری فرهنگی:
مدارا و قاعده استسباب
مجید بهستانی
در اصول کافی باب ایمان و کفر، مدخلی برای احادیث دعوت به صبر و سکوت و مدارا جمع آوری شده است. برخی از مفسرین شأن نزول این احادیث را شرایط خطر و تقیه می دانند. تفسیر سیاسی از آنها دارند. در نتیجه در شرایط قدرت و سلطه احتیاج به عمل به آنها نیست یا به نحو دیگری می شود آن را تفسیر کرد. ولی به نظر نمی رسد این قبیل از روایات یا حداقل بعضی از آنها انصراف به شرایط تقیه داشته باشد. بلکه مناسب برای مدیریت زندگی و جامعه هستند. دو نمونه:
1- از رسول خدا ص: خداوند مرا به مدارا با مردم امر کرده است همانطور که به ادای واجبات امر کرده است.
تأمل در منطوق و مفهوم حدیث مشخص می سازد دشواری تدبیر امور جامعه مسلمانان (بشری). این عرصه نه سیاه و سفید است، نه صفر و یک. حاکم و مدیران دانا تنها می توانند از پس هر دو «امر» بربیایند.
2- از امام باقر ع، در تورات آمده است که خداوند به حضرت موسی س دستور داد راز میان من و خودت را در سینه نگهدار، و در میان دشمنان ما به مدارا زندگی کن. و آنگونه نباشد که با آشکار ساختن رازها، سبب استباب بشوی، تا آنجا که در گناه دشنام به من شریک آنها به حساب بیایی.
در اینجا قاعده استسباب (طلب فحش کردن یا تحریک دیگران به فحاشی) فهم می شود. دینداران نباید به نحوی در جامعه زندگی کنند که استسباب شود، که این خود نشانه دوری از عقل، و شراکت در گناه دشمنان است.
https://eitaa.com/mbehestani