به نام خدا
۹ اسفند ۱۴۰۲
کشیک هفتم فراشان حرم مطهر رضوی.
مدتهاست که مطلبی ننوشتم.
چرا؟ 😕
نمیدانم، شاید احساس کردم که نوشته هایم شاید خیلی مفید نباشد.🧐
اما حداقل برای خودم مینویسم.😎
زائری پاکستانی برای هماهنگی عقد ازدواج پسرش در حرم آمده بود تا وقت بگیرد.
وقت و شرایط مشخص شد. خواست خداحافظی کند.
گفت: آقا یک سوال‼️
شما ایرانی ها چرا شاکر نیستید؟ چرا خدا را شکر نمیکنید؟
گفتم: چطور؟
گفت: دیشب، حوالی ساعت ۹ رفتم سراغ خیاطی✂️ که سفارش لباس بهش داده بودم. مغازه بود و مشغول کار.
داشت روی لباس من کار میکرد. به زمین و زمان هم فحش میداد!
گفتم: این ساعت که مشغول کاری کسی مزاحمت میشود؟ کسی میآید و تهدیدت کند و پول و موبایلت را بگیرد؟
گفت: مگر شهر هرت است؟
گفتم: برق مغازه ات چطور امروز قطع شده؟
گفت یعنی چه مگر بدون برق میشود کار کرد؟
گفتم در کشور این ساعت اینقدر امنیت نیست که بتوانی این ساعت با خیال راحت کار کنی! گاهی ۱۶ ساعت برق قطع میشود. نه یکی دو بار اتفاقی، نه، اغلب اوقات ۷ تا ۸ حتی ۱۰ تا ۱۵ ساعت برق نیست.
مردم هم اینقدر مثل شما به زمین و زمان فحش نمیدن.
زائر پاکستانی ادامه داد: تعجب میکنم چرا شاکر نعمت هایی که دارید نیستید؟ کمبود و سختی دارید؟ بله. مگر جاهای دیگر دنیا کمبود و سختی ندارند؟ اما چرا چیزهایی که دارید را نمیبینید؟
لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ.