💦یک_داستان_یک_پند
✍ صاحبدلی سحرگاهان طعامی برای مسکینان شهر میبرد. روزی مسکینی به او گفت: خداوند جزای خیر تو را دهد که به ما روزی میرسانی.
🌹صاحبدل گریست و گفت: به ذاتش سوگند من روزیِ شما را میخورم، نه شما روزیِ مرا.!!!
🌴خدایا ماراازکسانی قراربده که مشتاق لقا توباشیم وازمرگ نهراسیم
🍁حمیدکریمی🍁