🌷 خاطره رهبر انقلاب از شهید محراب آیتالله مدنی در دوران دفاع مقدس
✏️ رهبرمعظم انقلاب:
در ایامی که سوسنگرد آزاد شدهبود
-- در یکیاز دفعاتیکه سوسنگرد آزاد شده بود، بعد البتّه مجدّداً اشغال شد --
ما به سوسنگرد رفتیم.
بنده اهواز بودم، میخواستم بروم سوسنگرد، لباس نظامی تنم بود.
در این بین دیدیم آقای مدنی در اهواز پیدا شد؛
از تهران آمده بودند و [بعد] آمدند سراغ ما.
گفتند: کجا میروید؟
گفتیم میرویم سوسنگرد.
گفتند: من هم میآیم.
ایشان را هم با خودمان برداشتیم و رفتیم سوسنگرد و در آنجا ظهر نماز را که خواندیم، من یک قدری با مردم صحبت کردم.
خب، طبعاً من فارسی حرف میزدم و نمیتوانستم نطق عربیِ از بَر بکنم،
آن هم بخصوص با لهجهی عمومی و مردمی.
ایشان گفت من با مردم حرف میزنم؛
و منتظر نشد، چون جمعیّت مسجد بعد از اینکه من صحبت کردم، تقریباً متفرّق شد؛
رفت بین مردم، یک وقت دیدیم یک جماعت عظیمی از زن و مرد را دور خودش جمع کرده و دارد با لهجهی هسچهی عربی با اینها حرف میزند!
یک سخنرانی حسابیِ گرم آنجا کرد که مردم را به هیجان آورد.
من یک خاطرهای مکرّر نقل کردهام:
آنوقت آنجا در همان جماعتِ ایشان بود که مردم یک زنی را نشان دادند و گفتند او پنج یا هفت مهاجم عراقی را با چوب کشته!
یعنی حرف آقای مدنی و آن شور و هیجانی که ایجاد کرده بود، همه را اصلاً به شور آورد، به هیجان آورد،
میتوانست با قشر مردم ارتباط برقرار کند. ۱۳۸۰/۶/۱۲
🗓 سالروز شهادت آیتالله شهید مدنی
💻
Farsi.Khamenei.ir