قلب تپنده شهرمان امشب چند ساعت در مسجد جامع (دامغان) بودم. مسجد تر و نمیز بود و مخصوصاً فرشهایی که چند ماه قبل نو شده است، حس خوبی را در انسان ایجاد می‌کند با طرح و رنگ کم نظیرش. امام جماعتش آرام، با محبت، متواضع و دوست داشتنی است. صدای بلندگویش به هیچ‌وجه گوش آزار نبود و سه دعاخوان جوشن کبیر هر یک استادتر از دیگری برایمان خواندند. بعد از دعا هم با شیرکاکائو و فتتیر همه پذیرایی شدند. به حمدالله جمعیت از پیر و جوان هم آنقدر آمدند و آمدند که باید به سختی جای خالی پیدا می‌کردی. برای هیئت امنا دعا کردم که برنامه‌ریزان، دلسوزان و خادمان خوبی برای مسجدِ مادر شهر هستند.