آمارهای جهت دار و محاسبات اشتباه ✍ 1️⃣ «آمارسازی سوگیرانه»، زمینه‌ را برای تصمیم‌‌سازی انفعالی مسئولان فراهم کرده است.‌ با اعداد مبتنی بر پیمایش‌ها و پرسش‌های جهت‌دار، «دستگاه محاسباتی مدیران نظام» را دچار اختلال کرده‌اند.‌ «تصور بریدگی جامعه از ارزش‌ها»، همانند یک ویروس فلج‌کننده، اراده‌ی کارگزاران را برای تحول فرهنگی، سست کرده است. 2️⃣ اگر یک «نمونه‌ی عینی صحیح» از مواجهه‌ی قانونی با کشف حجاب، تولد و تحقق یابد، ذهنیت‌های به‌فرض منفی نیز شکسته خواهند شد. گاهی باید با تولید «عمل عینی» و «مصداق واقعی»، نظر مردم را تغییر داد و آنها را همراه کرد. در این صورت، مخالفت آغازین به موافقت تبدیل خواهد شد. 3️⃣ «تصمیم‌سازی مبتنی بر پیمایش شبه‌اجتماعی» را سرنوشت‌ساز و‌ حقیقت‌سوز بدانید. آنچه که اغلب اصحاب قدرت را سرمست یا سرخورده می‌کند، اعدادی هستند که مدعی بازگویی «نظر مردم‌»اند. چنین‌ اعدادی را می‌توان با «پرسش‌های باردار» و «نمونه‌های مخدوش» آفرید و دستگاه ذهنی مدیران را مرعوب و‌ منفعل کرد. 4️⃣ به‌نظرم اکنون روشن گشت که چرا لایحه‌ی حجاب را این‌قدر «ضعیف» و «رقیق» و «حداقلی» نوشته‌اند. تصمیم‌سازان توانسته‌اند از طریق آمارهای شبه‌اجتماعی به مسئولان القاء کنند که «جامعه»، تاب و تحمل مواجهه‌ی جدی با کشف حجاب را ندارد. ازاین‌رو، باید عقب نشست با حرام شرعی و سیاسی، «مصالحه» و «مدارا» کرد.