مردی لرزان نزد دانشمندی که تعبیر خواب میدانست شد و عارض گشت: خوابی بس ترسناک بدیدمی!
دانشمند گفت: بگو ببینم خواب چه دیده ای که بی قراری؟
مرد گفت: در خواب دیدم 3 گرگ گرسنه مرا دنبال همی نمایند و گاهی بقدر یک مایل و گاهی دو مایل از من فاصله گرفته اما ناگه از تاریکی بیرون جسته و پاچه مرا به دندان گرفتندی...
در این میان کسی اندک گوشتی مرا بدادی که به آنها دهم و آنان را سیر نموده وخود را رهایی بخشم لیک آن تکه گوشت بقدری اندک بوده که دندان نیش آنان را نیز چرب نمیکرد...
دانشمند دستی بر سر کچلش کشید و لختی آن را خاراند و سپس گفت:
آن سه گرگ قبوض آب و برق و گاز بوده که پس از هر ماه و گاهی دو ماه بر تو حمله ور می گردند و آن تکه گوشت یارانه توست که به دستت داده اند...
مرد چون این تعبیر شگرف را بشنید، گریبان خویش دریده و دعاهایی نثار مسولین کرده که به دلیل شورانگیز بودن در این مقال نمی گنجد.... 😃😂😂
همیشه لبتان خندان!!!😁
@MER30TV 👈💯