روز عملیات والفجر ۸ گردان های ما رفتند تا آن طرف اروند مستقر شوند. هنوز خط تثبیت نشده بود و عراقی ها داشتند مقاومت میکردند. تیربار عراقی چنان به نیروهای ما اشراف داشت که امان بچه ها را بریده بود. خلیل با بیسیم به یکی از فرمانده‌ گردانها گفت: "سریع حرکت کن و برو موقعیت تیربار عراقی و هر طوری هست خاموشش کن" فرمانده گردان گفت: "حاجی حواست کجاست مگه میشه به تیربار نزدیک شد؟ توی سنگری نشستی و ... اینجا نیستی که ببینی چه خبرشده"!! خلیل آن موقه خط مقدم بود نه در سنگر فرماندهی.!! ساعتی نگذشت که آتش تیربار با دستان خلیل خاموش شد. #شهید_‌خلیل_‌مطهرنیا #هفته_دفاع‌مقدس فارس/ جهرم #یاد_شهدا (دوقولو‌های‌جنگ‌ ص۶۶) @merajshohadaa