🔴از ابلاغ نامه‌ی امام به گورباچف تا اقامه‌ی نماز رئیسی در کرملین درست ٣٣ سال پیش در چنین روزهایی یک فقیه برجسته، یک حقوق‌دان کارکشته و یک زن مبارز اجازه یافتند که حامل پیامی مکتوب از رهبر یک انقلاب نوپا و یک ملت جنگ‌زده برای رهبر امپراطوری بلوک شرق باشند و برای چند ساعت میهمان کرملین شوند. هر اتفاق شومی نظیر حادثه پرواز IR655 یا سرنوشت نامعلوم امام موسی صدر ممکن بود در انتظار آنها باشد. وقتی قرائت محتوای نامه به شنیده شدن صدای خرد شدن استخوان‌های کمونیسم رسید، سنگینی کوه‌مانند فضا را می‌شد بر دوش حاملان نامه احساس کرد. سفرای امام بلافاصله بعد از آن دیدار نماز را بدون فوت وقت در فرودگاه مسکو اقامه کردند و به ایران بازگشتند. درست ٣ سال بعد، اتحاد جماهیر شوری از هم فرو پاشید و کمونیسم در موزه‌ی تاریخ جا خوش کرد. آن سفر بی‌بدیل و آن نامه‌ی بی‌نظیر اما بر صفحه‌های کتاب تاریخ جاودانه شد. امروز ایران در آشوب هزار فتنه‌ی خاورمیانه، لنگرگاه ثبات و گرانی‌گاه امنیت شده است. معادلات چندوجهی منطقه بدون محاسبات و بازیگری ایران حل نمی‌شود. آرمان‌های دوربرد انقلاب اسلامی که روزی در مشکل تامین سیم‌خاردار برای جنگ تحمیلی گیر کرده بود، امروز به مدد امنیت زیر غرش موشک‌های نقطه‌زن، صادر می‌شود. پای روسیه را که تازه از خاکستر شوروی بلند شده و جان گرفته، ایران به منازعات سوریه و جنگ با غول داعش باز کرد. یک مجاهد انقلابی [و نه یک دیپلمات قر و فری]، در جلسه‌ای دو جانبه پوتین را متقاعد کرد که صلاح روسیه در پیوستن به ایران در سوریه است. آنچه گورباچف نفهمید، پوتین شیرفهم شد. آمریکا که گور خود را با نقشه‌ی خاورمیانه‌ی جدید کنده و پایگاه‌هایش در منطقه یکی پس از دیگری در حال تخلیه است، ایران را کارت بازی روسیه در تعامل با خود جا می‌زند تا با پروپاگاندای رسانه‌ای هرگونه ارتباط خارج از پهنه‌ی استیلای خود را یک بازی دو سر باخت برای طرفین رابطه معرفی کند. چون دست آمریکا از منابع و منافع جمهوری اسلامی کوتاه شده، شعار «نه‌شرقی، نه‌غربی» را از مفهوم تهی شده معرفی می‌کند و تحقق آن را در نفی تعامل ایران با جهان می‌نمایاند. بلندگوهای داخلی آمریکا و آنها که برای او غش و ضعف می‌روند، امروز نگران شده‌اند که مبادا ایرانِ گرفتار در چنبره‌ی تحریم‌های ظالمانه آمریکا، به روسیه و چین باج سبیل بدهد! پیمان‌های اقتصادی منطقه‌ای و دوجانبه سم مهلکی برای آقایی دلار و نقطه‌ی گریز اقتصاد ایران از آسیب‌پذیری تحریم است و طبیعی است که بجای کف و سوت، صدای جیغ‌ بنفش از حنجره‌هایی که نذر غرب شده‌اند، متصاعد شود. دو روز پیش ابراهیم رئیسی در سالروز ابلاغ نامه‌ی تاریخی حضرت امام به گورباچف، در اثنای ملاقات ٣ ساعته با پوتین سجاده را بر گوشه‌ای از کاخ کرملین پهن کرد و نماز خواند. با صرفنظر از اینکه آنروزها چه بودیم و امروز به کجا رسیده‌ایم، این اتفاق شاید ارزش رسانه‌ای خاصی نداشته باشد. اما مرحومه مرضیه دباغ می‌تواند شهادت دهد که چگونه آن زمان در موضع خوف بودیم و امروز در جایگاه رجا. طبیعی است وقتی که قوی می‌شویم، خاطرات دوران ضعف از یادمان برود. آنچه که روزی برای ما آرزو بود، امروز تبدیل به خاطره شده است. اگر از حافظه‌ی تاریخی ملت حراست نکنیم، درک عظمت سیر تاریخی تحول ایران در روزمرگی تحلیل‌های آبکی از رخدادهای سیاسی گم می‌شود. ٣٣ سال پیش در چنین روزهایی دست امام روح الله صفحه‌ای دیگر از تاریخ را به نفع ملت ایران ورق زد. ✍‌‌