سال۹۲ که دولت روحانی روی کار آمده بود روحانی، وزرا و بیژن زنگنه با همین استدلال که درست هم هست ریشه همه بچههای متدین و مدیران کارآمد را از درون دولت و وزارت نفت قیچی کردند. آنان میگفتند باید مدیرانی روی کار باشند که سیاست دولت را قبول داشته باشند و اجرا کنند.
جداً حرف درستی است. مدیری که مخالف سیاستهای کلان دولت باشد و در عمل نیز ضد این سیاستها عمل کند، چرا باید در جایگاه وزیر و معاون وزیر و مدیرکل و استانداری و فرمانداری و مراکز حساس قرار بگیرد؟! آیا این مصداق نفاق نیست؟!
متاسفانه دولت آقای
#رئیسی در این حوزه بدعمل کرده. به حرف منتقدین گوش نمیکنند! برخی وزرا، استاندارانی را انتخاب میکنند که جزو مخالفین سیاستهای دولت بودند. مدیرانی را برای ادارات کل انتخاب میکنند که جزو بانیان وضعیت موجود هستند. برخی استانداران در حال حاضر، فرماندارانی را انتخاب می کنند که در دولت سابق هم مواضع روشنی دارند هم در عمل جزو ضعیفترینها بودهاند!
ما این دردها را کجا ببریم؟! کجا بگوئیم؟
سران اصلاحات و اعتدال خودشان در مقام منتقد و مخالف دولت رئیسی هستند اما آدمهایشان مشغول بودجه نویسی و طرح نویسی اند، مدیرانشان هم گلوگاههای مهم را در دست دارند، جوانان همسویشان را هم در سیستم رشد دادهاند! آنوقت دولت مدعی انقلابیگری گوشش بدهکار نیست!
آقایان با این دست فرمان شما هم به بن بست خواهید خورد. یک هشتم زمان دولتتان رفته! فکری کنید و گرنه گردِ سُم خران شما هم بگذرد!
✍داود مدرسی یان