هدایت شده از mesaghمیثاق
🔺جنگ نرم از ديدگاه مقام معظم رهبري (مد ظله العالي)قسمت سوم «دولت‌هاي مستكبر يكي از كارهايشان همين تشر زدن است؛ چهره عبوس گرفتن است؛ حق را ناحق كردن است...». (1/1/1389) «امروز يكي از خطوط اصلي كار دشمن ـ كه از عناصر مهم جنگ نرم به حساب مي‌آيد ـ اين است كه واقعيات را دگرگون جلوه دهد، حوادث گوناگون را دگرگون جلوه دهد. خود تبليغاتي كه دشمن در اين زمينه انجام مي‌دهد، نشانه ضعف اوست. دشمن هر جا كه در ميدان واقعيت دچار مشكل مي‌شود و كم مي‌آورد، بر حجم تبليغات مي‌افزايد. امروز اگر كسي كارهاي دشمن را در عرصه عظيم شيوه‌هاي تبليغاتي ملاحظه كند؛ از وسايل اينترنتي گرفته تا وسائل صوتي و تصويري، تا بلندگوهايي كه در جاهاي مختلف دارند ـ در داخل هم دارند ـ مي‌بيند يك قلم عمده اين است كه حوادث كشور را دگرگون جلوه دهند؛ وضع كشور را مأيوس‌كننده، نااميد كننده، رو به زوال، رو به انحطاط، رو به بن‌بست نشان دهند. تلاش زياد آنها در اين زمينه، خود نشانه ضعف آنها در ميدان واقعيت است». (2/8/1389) «... شده كارشان اين: گمراه كردن افكار عمومي، دروغ‌پردازي كردن، شعارهاي دروغين ساختن. ما مي‌خواهيم از اين رؤساي كشورها؛ اين‌قدر دروغ نگويند. اين دولت‌هاي غربي، دولت امريكا، دولت انگليس، بعضي ديگر از دولت‌هاي اروپايي، اين‌قدر افكار عمومي دنيا را گمراه نكنند. اين دروغ‌ها به ضرر خودشان تمام خواهد شد؛ امتحان كردند، ديدند. وقتي دروغ گفتند، خلاف گفتند، بعد حقيقت آشكار شد، آبرويي براي آنها نمي‌ماند؛ كما اينكه در بعضي از موارد همين اتفاق افتاد؛ دروغي گفتند، افكار عمومي را گمراه كردند، كارهايي را بر اساس آن انجام دادند، بعد حقيقت روشن شد. ملت‌هاي خودشان گريبان خود اين‌ها را خواهند گرفت». (15/9/1388) هشتم ـ القاي عقب‌ماندگي، شكست و تسليم «يك روزي بود تصور مي‌شد، هر چه كه قدرتمندان و قلدران و گردن‌كلفت‌هاي عالم ـ حالا در يك وضع امريكا، در يك وضع شوروي سابق ـ بخواهند، همان خواهد شد و سياسيون چاره‌اي ندارند جز اينكه بر طبق ميل آنها رفتار كنند. امروز اين باور در بين ملت‌ها كه اصلاً وجود ندارد، در بين سياستمداران و نخبگان سياسي هم بسيار اين باور ضربه خورده است. بايد ايستاد، بايد ايستادگي كرد». (9/5/1387) «همه دستگاه‌هاي تبليغاتي غرب و به خصوص امريكا ـ دستگاه‌هاي هنري، دستگاه‌هاي مطبوعاتي، دستگاه‌هاي گوناگون تبليغاتي، دستگاه‌هاي به ‌ظاهر پژوهشيِ سياسي يا علمي ـ تلاش مي‌كنند اين جور وانمود كنند كه پايان اين راه براي ملت ايران بن‌بست است و امريكا در راه خود پيش مي‌رود! اين، دروغ محض است؛ قضيه عكس است. پايان اين راه، بن‌بست براي رژيم طاغوت و رژيم استكبارگر امريكاست». (8/8/1387) «امروز يكي از شگردهاي مهم دشمن، تزريق و القاء احساس عقب‌ماندگي و ناتواني است». (11/9/1383) نهم ـ بزرگ‌نمايي ضعف‌ها و اشكالات كشور «يعني همه اين نقاط مثبت، اين قله‌هاي برجسته‌اي كه همه‌اش اميدافزا هست، اين‌ها را سعي مي‌كنند در چشم‌ها كمرنگ كنند. متقابلاً نقاط ضعف كوچكي كه حتماً وجود دارد، بزرگ كنند يا نقاط ضعف را ـ نمي‌گوييم هم كوچك، نقاط ضعفي وجود دارد ـ بزرگ‌نمايي كنند؛ چند برابرِ آنچه كه هست، اين نقاط ضعف را نشان بدهند؛ سياه‌نمايي كنند؛ تلقي‌هاي بدبينانه نسبت به نظام را گسترش بدهند. مي‌بينيد ديگر؛ به‌ زور مي‌خواهند اين يأس را به جامعه القاء كنند». (2/7/1388) دهم ـ فريب مردم كشور «در عين حال يك ظاهر آرام، اتو كشيده، ادكلن زده، با الفاظ مناسب، مي‌آيد در مقابل چشم مردم ظاهر مي‌شود، به عنوان رئيس جمهور فلان كشور يا فلان كشور؛ با افكار عمومي مردم بازي مي‌كنند، فريب مي‌دهند؛ اصلاً مبناي كار بر فريب‌كاري است. دنيا يك چنين دنيايي است». (22/1/1389) يازدهم ـ شايعه‌پراكني و ترديد افكني «تلاش آشكار از سوي واسطه‌ها و دست‌نشاندگان امپراتوري‌هاي زر و زور، در بسياري از عرصه‌هاي فرهنگي براي ترديدافكني در مباني اسلام و انقلاب، امروز افراد ديرباور را نيز به دغدغه افكنده است، و كساني كه ديروز هشدار در برابر شبيخون فرهنگي را جدّي نمي‌گرفتند، امروز آن را به چشم خود مي‌بينند» (10/6/1380) «شايعه‌سازي و شايعه‌پراكني درست نيست. انسان مي‌بيند صريحاً و علناً به مسئولين كشور ـ كساني كه بارهاي كشور را بر دوش دارند ـ تهمت مي‌زنند، نسبت به اين‌ها شايعه‌سازي مي‌كنند؛ فرق هم نمي‌كند، چه رئيس جمهور باشد، چه رئيس مجلس باشد، چه رئيس مجمع تشخيص مصلحت باشد، چه رئيس قوه قضائيه باشد؛ اين‌ها مسئولين كشورند. مسئولين كشور كساني هستند كه زمام يك كاري به اين‌ها سپرده شده است؛ مردم بايد به اين‌ها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نبايد شايعه‌پراكني كرد؛ دشمن اين را مي‌خواهد. دشمن مي‌خواهد شايعه‌پراكني كند؛ مي‌خواهد دل‌ها را نسبت به يكديگر، نسبت به مسئولين بدبين كند (4/9/1388)