ان بخواهد از اجرای محدودیت های گسترده ای که در برجام آمده است، خارج شود، مورد اعتراض کشورهای زورگوی جهان مانند آمریکا قرار خواهد گرفت، و ممکن است با تحریم های جدیدی روبه رو گردد.
2- اجرای «کامل» درخواست های آژانس.
از موارد مبهم و خطرآفرین برای کشور، بند سوم قطعنامه 2231 است که متاسفانه مورد قبول مذاکره کنندگان ایرانی نیز قرار گرفته است، در این بند آمده است: « ... ایران باید به طور کامل بر اساس خواسته های آژانس که در گزارش های آژانس آمده است، همکاری نماید.»
واژه های «باید»، «به طور کامل»، «درخواست های آژانس» و «گزارش های آژانس» در این بند قطعنامه، کلیدی است. ایران موظف به برآورده کردن کامل کلیه درخواست های آژانس تا 10 سال آینده شده است. بر اساس این بند از قطعنامه، همکاری ایران با آژانس، نباید به هیچ امری محدود و مقید شود، به عبارت دیگر، درخواست های آژانس در این بند از قطعنامه، مقید به: چارچوب توافق نامه پادمان، پروتکل الحاقی، درخواست های مندرج در گزارش های پیشین، نقشه راه توافق شده میان ایران و آژانس، محدودیت ورود به حوزه های نظامی (اماکن، افراد، اسناد، اطلاعات و تجهیزات) نگردیده است.
با توجه به این که مدت اجرای این قطعنامه، حداقل 10 سال است، لذا ایران باید طی 10 سال آینده همه ی درخواست های آژانس در گزارش های آتی (حدودا 120 گزارش) را برآورده سازد.
ابهامات موجود در این بند قطعنامه، قطعا ضررهای بزرگی به کشور عزیز ما تحمیل خواهد کرد.
ج- ضعف های ساختاری
ضعف های ساختاری عمده ای نیز در برجام به چشم می خورد، که به برخی از آنها اشاره می شود:
1- پذیرش معیارهای بی پایه و اساس آمریکا برای مذاکرات و توافق نهایی، مانند:
الف- سوء استفاده نکردن ایران
ب- رعایت یک سال گریز هسته ای در برنامه هسته ای ایران
دو مورد فوق از سوی مذاکره کنندگان آمریکایی در طول مذاکرات ذکر شده و متاسفانه مورد قبول طرف ایرانی قرار گرفته است.
ج- ذکر واژه«منحصرا» در صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران (متن انگلیسی: متن برجام، ص6، بند1 و متن فارسی: ص6، بند1). این قید مطابق میل و تفسیر طرف غربی و آمریکایی بیان شده و محدودیت های زیادی را به ایران تحمیل کرده است.
2- پذیرش استثناء بودن ایران (متن انگلیسی: متن برجام، ص4، بندxi و متن فارسی: متن برجام، ص4، بند ک).
3- پذیرش جایگزینی «اجازه» به جای «حق» (مبنا قرار گرفتن اجازه از 1+5 به جای حقوق مصرح در NPT (متن انگلیسی: دیباچه، ص2 و متن فارسی: دیباچه، ص2)
4- پذیرش شروط بیشتر برای برخورداری از حقوق کمتر ( این امر در سراسر برجام وجود دارد.)
هفتم:
از نکات بسیار تعجبانگیز و مهم دیگر، پذیرش مکانیسم ماشه است. در برجام تصریح شده است در صورتی که هریک از طرفهای برجام-که یکطرف آن ایران است و طرف دیگرش کشورهای غربی ۱+۵ است- به طرف دیگر اعتراض کند، که چرا به تعهدات خود ضمن برجام عمل نکردی، تمام تحریمهای شورایامنیتسازمانملل که درظاهر برداشته شده بود، دوباره بر میگردد. (متن انگلیسی: ص۱۷، بندهای ۳۶و۳۷؛ متن فارسی: ص۱۷-۱۸، بندهای ۳۶و۳۷) یعنی اگر برای نمونه، آمریکا یا انگلستان به ایران اعتراض کند که چرا به تعهدات خود عمل نمیکنی، تمام تحریمهای برخواهد گشت، کما اینکه اگر ایران نیز به آمریکا یا انگلستان اعتراض کند که علیرغم اینکه ایران ملتزم به تعهدات خود ضمن برجام بوده است و آژانس، بیش از دهبار آن را تایید کرده است، چرا شما به تعهدات خود در برداشتن تحریمها عمل نمیکنید، به محض چنین اعتراضی از سوی ایران، دوباره تحریمهای شورایامنیتسازمانملل به حال اول خود برخواهد گشت! این تعهد به معنای آن است که ایران به هیچوجه نمیتواند اعتراضی به طرف غربی انجام دهد چون در صورت اعتراض، شاهد بازگشت تحریمها خواهد بود.
چنین تعهدی مانند آن است که شخصی ماشینی را از کسی میخرد اما فروشنده در قرارداد، تاکید میکند که اگر «خریدار» معامله را فسخ کند، باید بیستملیون، خسارت دهد و نیز اگر فروشنده معامله را فسخ کند، باز هم «خریدار» باید بیستملیون خسارت دهد!
هشتم:
مقام معظم رهبری درنامه خود به رئیسجمهوردر ۲۹/۷/۱۳۹۴تصریح می کنندکه هدف ازمذاکرات، لغو و رفع تحریم ها بوده است:
«پذیرش مذاکرات از سوی ایران صرفا به هدف لغو تحریم های ظالمانه اقتصادی و مالی بوده است.»
یعنی اولا: آنچه که هدف مذاکرات بوده است لغو تحریم ها بوده است نه تعلیق یا توقف،ولی متاسفانه شاهدآن هستیم که بخشهای بسیارزیادازتحریم ها نه می شوندونه تعلیق،و ازسوی دیگر،همه تحریم های هسته ای نیزلغونخواهند شد،
ثانیا:مذاکرات برای آن بوده است که ملت ایران از تحریم های اقتصادی ومالی رهایی پیداکنند،واگر تحریم ها به حال خودباقی باشند،مذاکرات انجام شده هیچ فائده ای نداشته است،چنانکه رهبرمعظم انقلاب اسلامی درمواردمتعددی برآن تاکید کرده اند. متاسفانه شاهد
https://eitaa.com/mesagh