🔴 ارزشیها را بزنید تا زودتر کشته شوید
🔸 وقتی داود فیرحی از دنیا رفت براندازها خوشحال شدند. به اصلاحطلبها گرایش داشت و در رثای هاشمی منبر رفته بود. در صدا و سیما تحویلش نمیگرفتند و به تعبیر عوام حکومتی نبود. از نظر منش و اخلاق هم استثنایی بود، بسیار آرام و متین، اما اینها هیچ کدام باعث نشد با فحش و فضیحت از مرگش استقبال نکنند. چرا؟ چون آخوند بود.
🔹 به خاطر مرگ او در ۵۶ سالگی که برای اهل علم جوانمرگی به حساب میآید کرونا را ستایش کردند. هنوز «زن، زندگی، آزادی» رخ نداده بود و فوران خشونت و پلیدی را نمیتوان به جنون پس از شهریور ۴۰۱ ربط داد. سلسله شورشها در دولتِ دوم روحانی (دی ۹۶، تابستان ۹۷، آبان ۹۸) تکلیف را روشن کرده بود: براندازها به خونِ اصلاحطلبها تشنه شدند.
🔸 هم لباس دین جرم نابخشودنی شد هم اصلاحطلبی. بعد از ۸۸ لشکر موسوی بیشترین کمک را به اپوزیسیون رساندند و سختترین ضربهها را به نظام زدند. حتی در قدرت هم اسباب ضعف و تزلزل نظام را فراهم کردند. تحلیل روحالله زم درباره حمایت از روحانی در ۹۶ فراموش شدنی نیست که او را بهترین گزینه برای برانگیختن مردم علیه نظام دانست.
🔹 براندازها دنباله جمهوریخواهان هستند و اصلاحطلبها شاخه دمکراتها اما در ایران قرار نیست رقابت حزبی اتفاق بیافتد. یاران خاتمی هر چه باج بدهند و پاس گل بفرستند اپوزیسیون قراری جز حذف ندارند. تمامیتخواهی چنان در اوج است که به جرم مشارکت با نظام و به دلیل سهمخواهی در آینده، اصلاحطلبها در صفِ اول قربانیان خواهند بود.
🔸 نیروهای رسانهای اصلاحطلب این را نفهمیدند و به جنگ با رقیب ادامه میدهند غافل از اینکه هر چه ارزشیها را بزنند مرگ خودشان را نزدیکتر میکنند. کمابیش مثل سنیهای میانهرو که در مخالفت با اسد زمینه میدان گرفتن تکفیریها را فراهم کردند اما اولین حذف شدهها خودشان بودند. این میزان کندذهنی فقط با اعتیاد به لجاجت قابل تحلیل است.
🔹 اصلاحطلبها نمیتوانند سرشان را بالا بیاورند و تصویر کلی را ببینند، هدف را تخریب نظام و ترور مدافعان گذاشتهاند بدون اینکه بفهمند پرده بعدی ماجرا چیست. وقتی عنصر تندرو و ناسازگاری مثل زیدآبادی اعتراف میکند به قتل و تجاوز تهدید شده تکلیفِ باقی اصلاحطلبها روشن است. در لحظه بیثباتی قبیله خاتمی بیشترین تلفات را خواهند داد.
دانشطلب