♨️ عشق‌های هم‌گناه ✍قسمت دوم «هم‌گناه» سرشار از عشق‌های متنوع و گاه نامتعارف بود. 💞 آرمان، پسر خوش‌گذرانی است و عاشق زیبا که ده سال از او بزرگتر است، می‌شود. زنی مطلقه از همسر معتاد و صاحب یک فرزند. در ادامه زیبا مبتلا به سرطان شده و آرمان فداکارانه همراه اوست؛ حتی پس از مرگ زیبا، پسرش را نزد خود حفظ می‌کند. ⛔️ تبدیل یکباره و بدون پردازش پسری هوس‌ران به مردی فداکار، اقناع کننده نیست. از طرفی طرح فرهنگ‌سازیِ این نوع اختلاف سنی، سوال‌برانگیز است، هرچند شکستن تابو آن صحیح بنظر می‌رسد. 💕 فرهاد در تصادفی مقصر مرگ مردی شده، به آلمان فرار می‌کند و با لیدا هم‌کلاسی‌ش همراه می‌شود. آنها عاشق هم بودند و قرار بر ازدواج داشتند، اما فرهاد به علت عذاب وجدان، بازمی‌گردد و با دخترک آن مرد که بیست‌سال از او کوچکتر است به صورت صوری ازدواج می‌کند و نهایتا ترحمش به عشق تبدیل می‌شود؛ لیدا نیز برمی‌گردد. ⛔️ ازدواج با دخترکی هجده ساله با اختلاف بیست سال و ترک عشق ده‌ساله، که جذاب تصویر شده بود، تعجب‌برانگیز است! آیا طرز برخورد روشنفکران با این اتفاق در جامعه اسلامی نیز به همین گونه است؟ 💗 عشق فریبرز-لیلا و ایرج-فریده، از نوع عشق‌های با فاصله طبقاتی است که به علت تعصب منجر به نتیجه مطلوبی نشد. 💞 عشق‌های امین-نیکی و سارا-پیمان، از نوع عشق‌های متداول در داستان بود. 📌ادامه دارد.. 👤زهرا خندان https://eitaa.com/mesagh