🔴📝چه کسی پاسخ این سوال را می داند:
برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بایدن است یا ترامپ؟
آمریکایی ها نمی دانند و اما ایرانی ها...
🔹 پاسخ به این سوال ،چالشی است که از ماه ها قبل و از زمان شروع فرایند رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، محافل علمی، سیاسی، آکادمیک ، افکارسنجی اقتصادی و رسانه ای و متخصصان کمپین های انتخاباتی آمریکا را درگیر خود کرده.
🔹 ده ها مرکز و موسسه افکارسنجی ماه هاست که مدام در حال تلاش برای سنجش افکار و نظرات مردم آمریکاهستند و مدام در حال تلاش برای یافتن راهی هستند که بتوانند خطاهای نتایج مطالعات خود را کاهش دهند و به الگوریتمی برای پیش بینی صحیح نتیجه نهایی دست یابند
🔹 کارشناسان سیاسی و تحلیلگران مدام در حال کلنجار رفتن با اطلاعات و فکت ها و آمارها و واقعیت های میدانی هستند تا بلکه به پاسخ نزدیک شوند
🔹 تحلیلگران کمپین های انتخاباتی مدام در حال ارزیابی و تحلیل روندها و شرایط جامعه و وضعیت نامزدهای انتخابات هستند و براساس این تحلیل ها مدام در حال بازنگری در استراتژی های تبلیغاتی و اجرای تبلیغات پرخرج انتخاباتی هستند.
🔹 خلاصه اگر از سال پیش تا الان که کمتر از 100 روز به انتخابات آمریکا باقی مانده، رسانه ها و مباحث محافل کارشناسی آمریکا را دنبال کنید متوجه خواهید شد که هیچکس یا هیچ گروه و موسسه ای در آمریکا نیست که بتواند الان با «قطعیت» بگوید پیروز انتخابات 2020 چه کسی است؟
هر چه هست تحلیل هایی همراه با «اما و اگر» است.
چرا که پاسخ به این سوال وابسته به متغیرهای متعددی(نظیر بحران کرونا، اعتراضات، رکود اقتصادی، اجاره خانه ها، بیکاری و...) است که می توانند همه ی محاسبات را در روز آخر بر هم زنند.
🔻وضعیت اما در ایران ما متفاوت است...
🔹 حال در چنین شرایطی ما در محیط تحلیلی و رسانه ای ایران، کارشناسانی داریم که از ماه ها قبل پاسخ این سوال را به راحتی و با «قطعیت» یافته اند و با استناد به چند گزاره ی کلی از پیروزی قطعی بایدن یا ترامپ صحبت می کنند و آینده سیاسی آمریکا را پیش بینی می کنند!
❗️عجیب نیست؟
🔺 به نظرتان این «قطعیت» و «اعتماد به نفس» در تحلیل و پاسخ دهی به چنین سوال پیچیده ای از کجا نشأت می گیرد؟
1️⃣ از دانش و شناخت بالاتر از دانش و شناخت کارشناسان و جامعه تحلیلی نخبگانی آمریکا نسبت به روندها و وضعیت سیاست، اقتصاد و جامعه ی آمریکا
یا
2️⃣از سندروم «احساس همه چیز فهمی » , «ساده سازی و ساده بینی پیچیده ترین مسایل سیاسی ، اجتماعی و بین المللی » و به عبارت دیگر « اساساً عدم فهم چیستی و ابعاد سوال»؟
از فهم است یا از نفهمیدن؟
به نظر شما کدام است؟
چگونه می شود که کارشناسانی که از پیش بینی تحولات آشکار سیاسی اجتماعی کشور خود عاجزند و مدام در موسم انتخابات از تحلیل ادراک و نظرات جامعه ی ایرانی حتی یک هفته قبل از برگزار انتخابات، باز می مانند و نهایتاً غافلگیر می شوند ، اکنون با چنین «قطعیتی» مهم ترین و پیچیده ترین واقعه ی سیاسی کشوری در هزاران کیلومتر آنطرف تر را را جلوتر از نخبگان و کارشناسان آن کشور پیش بینی می کنند؟
🔻 پاسخ به این سوال می تواند شروعی باشد برای ورود به مسأله «چرخه ی معیوب فهم مسائل داخلی و بین الملل »...
✍️ سیدهادی سید عسکری
https://eitaa.com/mesagh