📌 امان از این نبودن ها
ما از نسلی هستیم که دفاع مقدس را از روایتِ فتحِ سیدمرتضی دیدیم.
قصه محاصره بچهها را با لب تشنه و قمقمه خالی از حاج حسین یکتا شنیدیم.
با خاک های نرم کوشک برونسی بغض کردیم و با شیار 143 اشک ریختیم.
آنچه برایمان ماند، حسرت بود و حسرت بود و حسرت...
حسرت نبودن و ندیدن و نشنیده ها
حرف های عمو نادر اما قوت قلبی شد برایمان.
عمو نادر می گفت: شما که در سنگر۸۸ هستید، حسرت خرمشهر و فکه و چزابه را نخورید.
باکری و همت و خرازی هم اگر بودند در همین حوالی نقشه عملیات را میچیدند.
همان قدر محکم، همان قدر راسخ....
رسیدیم به ۱۴۰۳
نه همت است و نه باکری و نه حاج قاسم
امان از این نبودن ها.
اما عمو نادر، خاطرت جمع!
حالا ما جمعیم
جمعِ یادگاران حاج قاسم
دهه شصتی ها و هفتادی ها و هشتادی های مدافع حرم.
نودی ها و سرود سلام فرمانده.
عمو نادر، جمعِ ما دیگر راه را میشناسد، دشمن را میشناسد، حیله هایش هم دیگر رنگی ندارد.
ما همین الان هم در خطیم، خط مقدم
با رمز یا زهرا(س).