هدایت شده از mesaghمیثاق
حقیقت دموکراسی آمریکایی از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی [صفحه ۲ از ۳] با این تفاسیر می توان دریافت در محيطى كه تمام ارزش ها طبق مقياس هاى «اومان یستی» تعيين می گردد، موضوع «عدالت» به شدت بی معناست و توجّه به معنویات و ارزش هاى انسانى و اخلاقى در راستای صلح و امنیت به قهقرا سوق داده می شود، در نتیجه عدم کنترل حس افزون‏طلبى انسان و «تضاد خواسته‏ ها و امكانات» در نظام های مدعی دموکراسی، جنگ را به يكى از لوازم هميشگى زندگى مادى مبدل می سازد. استبداد در لباس دموکر اسی در جوامع غربی به ويژه آمريكا، حكومت در واقع نوعى استبداد و ظالمانه است كه در لباس دموكراسى و حكومت مردمى عرضه می شود. يعنى همان حكومت خودكامه، فردى خونخوار و جبارى كه لباس دموكراسى را در بر می کند، و عنوان آن را يدك می کشد، و با راه انداختن «حزب و مجلس ساختگى» اداى دموكراسى را در می آورد. همان حزب و مجلسى كه ليست مقامات و نمايندگان و رهبرانش قبل از تشكيل نوشته و آماده شده و بازيگرانش به ترتيب در پشت صحنه لباس در تن كرده و آماده كار می شوند و به نوبت نقش خود را با ظاهر شدن در صحنه ايفا می کنند. در پشت صحنه با هم بر سر يك سفره مى ‏خورند و مى‏ نوشند و مى ‏خندند و مسخره می کنند اما روى صحنه كه آمدند يكى موافق و ديگرى مخالف، يكى در جناح پيشرو و ديگرى در جناح سازنده، يكى‏ هماهنگ کننده اين جناح و ديگرى هماهنگ کننده آن جناح، جنگ هاى زرگرى مضحكى براى فريب عوام، ... راه می اندازند؛ حتى گاه براى تكميل اين صحنه با مشت هاى گره شده و قيافه درهم كشيده به يكديگر حمله می کنند! اين نوع حكومت در تاريخ گذشته وجود نداشت؛ چرا كه مردمش و حتى ديكتاتورهايش رك و راست بودند، و يا شايد عقلشان نمی رسيد كه می توان استبداد را در قالب دموكراسى ارائه داد. اين نوع حكومت، پديده عصر ما است، عصر نفاق ها، دوروئي ها و عصر تغيير چهره ‏ها! و ميوه تلخى است كه مغزش به گذشته تعلق دارد و پوشش اش به امروز، و تنها هدفش آن است كه تاريخ رهايى ملت ها و آزاديشان را چند روزى به عقب بيندازد و غير از آن كارى از آن ساخته نيست. دموکراسی دوگانۀ آمریکا غرب زمانی دموکراسی را می پذیرد که با منافع او هم خوانی داشته باشد، اما هر جا با آن ها موافق نیست، دموکراسی را تعطیل کرده اند. به عنوان نمونه در آمریکا كه همه چيز با معيار منافع شخصى سنجيده می شود، مسائل اخلاقى بسيار كمرنگ است، و غالباً در مواردى رسميت دارد كه در طريق همان منافع شخصى است. در نتیجه برخورد دو گانه و چند گانه با مسائل مربوط به‏ «دموکراسی» از سوى آمریکا، بسيار وحشت انگيز است، آنجا كه حقوق انسان ها گوشه ‏اى از منافع این کشور را به خطر می اندازد، بكلى فراموش می گردد و اين ارزش والا در پاى منافع دولتمردان کاخ سفید قربانى مى ‏شود. به همين دليل، آمریکا در زمان واحد، در يك گوشه ‏اى از دنيا، مدافع سرسخت دموكراسى‏ و حاكميت ملت ها است، و درست در همان زمان، در گوشه ‏اى ديگر مدافع سرسخت بدترين ديكتاتوري ها! همه اينها به خاطر آن است كه اصل اساسى براى دموکراسی آمریکایی چيزى جز منافع مادى و سود شخصى نيست، و اخلاق نزد سران این کشور تكيه گه روشنى ندارد. نکتأ تأمل برانگیز این است که دولت هاى استعمارى به ویژه آمریکا در پناه عنوان دموكراسى، گاه با صراحت می گويند بهترين گزينه براى ما حكومت هايى است كه حافظ منافع ما باشد. لذا اگر حكومتى در خدمتشان باشد از ليست سياه خارج است و اگر حكومتى در مقابل آن ها و مخالف برنامه ‏هاى آن ها باشد، در ليست سياه جاى دارد. و با تمام قوا سعى می کنند آن را ساقط كنند. در فلسطين اشغالى انتخابات آزاد برگزار گرديد، اما نتيجه آن بر خلاف خواسته آمريكا و اسرائيل شد. آيا آن‏ ها حكومت مردمى فلسطين را پذيرفتند؟ در عراق اشغال شده عليرغم تلاش هاى وسيع آمريكايي ها و اسرائيلي ها حكومت مردمى روى كار آمد، اما چون مطابق ميل غربي ها نبود با آن به مخالفت پرداختند. 👇ادامه👇 https://eitaa.com/mesagh