🌸آیا تا بحال این قصه دردناک را خوانده اید....... در کلیله و منه آمده است که شیری در بیشه بود که بسبب پیری او، یارانش پراکنده شده بودند وفقط روباهی برسم وفاداری نزد او مانده بود. شیر که مریض شده بود نزد طبیب رفت و طبیب گفت. دوای تو گوش وقلب الاغ است. روباه گفت من الاغی در آسیاب روستا سراغ دارم میروم اورا اینجا می‌آورم. روباه نزد الاغ آمدو آنقدر از امتیازات وصفای بیشه گفت که الاغ شیفته بیشه و همراه اوشد. روباه در راه به الاغ گفت من که دارم تورا به شهر خوشبختی میبرم حق ندارم سوارت شوم؟ والاغ اجازه سواری به او داد. همینکه به بیشه رسیدند شیر به الاغ حمله کرد تا اورا شکار کند لکن الاغ رم کرده لگدی به شیر پیر زد واو را انداخت وفرار نمود روباه گفت قربان همین بود قدرت شما؟! شیر گفت در کار بزرگان دخالت نکن تو اورا یکبار دیگر اینجابیاور تا قدرتم را به تو نشان دهم. روباه نزد خر آمد، همینکه خر خواست زبان به گلایه بگشاید روباه گفت ای الاغ. تو چقدر با تمدن نا آشنایی این چه کاری بود که کردی؟ این برادرت الاغی دیگر بود که خواست تورا در آغوش گیرد وببوسد تو اورا لگد زدی تو رسم تعامل را نمیدانی. اواز دیروز تا حالا دارد از فراق تو گریه می‌کند.روباه دوباره خر راراضی کرد ودر آمدن به بیشه بخاطر راهنمایی او بطرف مدینه فاضله! سوارش شد همینکه رسیدند شیر تمام نیروی خود را جمع کرد وبا حمله ای خر را از پا درآورد وبه روباه گفت این خر اینجا باشد تا من در برکه مجاور استحمام کنم وبرگردم گوش وقلب خر را بخورم. وقتی رفت روباه گفت من بودم که اورا اینجا آوردم وگوش وقلب او حق خود من است و گوش وقلب خر را خورد. شیر که آمد وخواست گوش وقلب خر را بخورد چیزی نیافت به روباه گفت پس گوش وقلبش کو؟! روباه گفت قربان گوش وقلب ندارد! شیر گفت این چگونه ممکن است؟! روباه گفت اگر گوش وقلب داشت یکبار که تجربه می‌کرد ودروغ وخیانت من وخطر شمارا می دید دیگر به من اعتماد نمی‌کرد اما چون گوش وقلب نداشت از آن واقعه عبرت نگرفت وهلاک شد!.. ⛔ آری آنان که علیرغم دیدن دهها بار دشمنی و عهد شکنی آمریکا وغرب وتحمیل آنهمه خسارت بر ملت باز هم می‌خواهند همان تجربه احمقانه را تکرار کنند نه گوش دارند نه قلب. 😭 ✅قرآن کریم می‌فرماید : "ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع وهو شهید" همانا در این حوادث پندها (عبرتهایی) است برای کسیکه قلب دارد یا(به سخن حق) گوش می‌دهد... @mesagh