✒️ تحلیل سیاسی روز
کور کردن چشم شیطان
جو بایدن رئیسجمهور آمریکا 13 سپتامبر 2020 (24 شهریور 1399) در تبلیغات انتخاباتیاش با انتقاد از ترامپ به دلیل خروج از برجام، در دفاع از این توافق توصیف جالبی به کار برد: «توافقی که چشم و گوش را در درون برنامه هستهای ایران قرار میداد.» اشاره بایدن به رژیم بازرسیهای ویژهای بود که ایران در توافقنامه برجام اعمال آن را پذیرفته بود. بازرسیهایی که بیشک «پروتکل الحاقی» یکی از اجزای اصلی آن به حساب میآمد. ایران پیشتر یکبار در زمان ریاست آقای روحانی بر تیم مذاکراتی طی سالهای 1382 تا 1384 اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را پذیرفته بود ولی علیرغم پذیرش این پروتکل و حتی تعلیق غنیسازی، طرفهای غربی با عهدشکنی پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دادند و در نتیجه ایران اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف کرد. اما یک بار دیگر 13 فروردین 1394 در توافق لوزان که چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) را تعیین میکرد، مذاکرهکنندگان ایرانی اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را در کنار دیگر ساز و کارهای نظارتی پذیرفتند. رژیم بازرسیهایی که طی توافق لوزان برای ایران در برجام در نظر گرفته شده بود آنقدر گسترده و منحصر به فرد بود که «جاش ارنست» سخنگوی وقت کاخ سفید 3 می 2015 (13 اردیبهشت 1394) در کنفرانس خبری خود گفت: «بازرسیهایی که بر اساس توافق هستهای احتمالی از تاسیسات اتمی ایران انجام خواهد شد، در تاریخ بیسابقه است.» پس از انعقاد برجام در 23 تیر 1394 «باراک اوباما» رئیسجمهور وقت آمریکا طی مصاحبهای با نشریه «فوروارد» درباره این بازرسیها گفت: «بر اساس مفاد توافق... یک ساز و کار بیسابقه راستیآزمایی و بازرسی را برقرار کردهایم که ما را قادر میسازد تا بر کل زنجیره تولید هستهای ایران آگاهی یابیم.» اوباما هفت ماه بعد در مقالهای که برای «واشنگتنپست» نوشت بار دیگر از بازرسیهای اعمالشده بر ایران در برجام به عنوان برگی برنده سخن گفت: «ایران اکنون تحت جامعترین رژیم بازرسیای قرار گرفته که تا کنون برای نظارت بر یک برنامه هستهای [درباره آن] مذاکره شده است.» اما بازرسی «آژانس بینالمللی انرژی اتمی» از ایران چرا اینقدر برای «آمریکا» مهم بود؟ مسلما پاسخ این سؤال نگرانی از تسلیحات اتمی ایران نمیتواند باشد چون نهادهای اطلاعاتی آمریکا در پایان سال 2007 ارزیابی خود از برنامه هستهای ایران را اینطور اعلام کردند: ایران دارای سلاح هستهای نیست و قصدی برای توسعه تسلیحات هستهای ندارد. این برآورد در سال 2011 نیز تأیید شد.
پس شاید بهتر باشد پاسخ این سؤال را در ارتباط ویژه میان «بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی» و «آمریکا» جستوجو کنیم. 10 آگوست 2012 «جی کارنی» سخنگوی وقت کاخ سفید در کنفرانس خبریاش گفت: «ما «چشم» داریم و میتوانیم برنامه [هستهای] ایران را مشاهده کنیم.» وقتی خبرنگار منظور او را درباره «چشم» پرسید، کارنی گفت: «بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آنها آنجا هستند.» آن روزها خبری از پروتکل الحاقی یا برجام نبود و تنها بازرسیهای متعارف آژانس از ایران انجام میشد اما ظاهرا آمریکاییها روی بازرسان آژانس با همین دسترسی متعارف و محدود هم حساب ویژهای باز کرده بودند. دو هفته پس از امضای برجام در وین «ارنست مونیز» وزیر انرژی وقت آمریکا و یکی از اعضای گروه مذاکرهکننده آمریکا در مقالهای برای نشریه «فوروارد» رابطه بازرسان آژانس با آمریکا را کمی بیشتر توضیح داد: «از سال 1980، ما همه بازرسان آژانس را در آزمایشگاه ملی لوسآلاموس تربیت کردهایم. ما برای آنها دهها دوره آموزشی برگزار کرده و اطمینان حاصل کردیم که آنها از پیشرفتهترین تجهیزات و ابرازهای الکترونیکی برخوردار هستند که اکثر آنها هم ساخت خود ما است.» در واقع بازرسان آژانس را میشد منابع اطلاعاتی آمریکا در داخل خاک ایران به حساب آورد که با استناد به پروتکل الحاقی و برخی مفاد نظارتی برجام میتوانستند به بهانه برنامه هستهای درخواست بازرسی(حتی سرزده) از هر مکان(Place)، خاستگاه(Site)، جایگاه(Location) یا تأسیسات(Facility) در ایران را ارائه و آنجا را با ابزارهای خود مورد بازدید قرار دهند. بر همین اساس بود که «اندیشکده بروکینگز» بازرسیهای ویژه برجام را فرصتی تازه برای ایالات متحده خواند و طی یادداشتی از «جاشوا رونر» استاد دانشگاه ساوترن متدیست آمریکا، مطرح کرد: «حضور بازرسان فرصتهای جدیدی برای جمعآوری اطلاعات فراهم خواهد کرد. نه تنها سازمانهای اطلاعاتی از گزارشهای بازرسی درباره برنامه هستهای ایران سود خواهند برد، بلکه آزاد خواهند بود که دیگر حوزههای علمی و زیرساختهای صنعتی ایران را نیز بررسی کنند.» در دسترس قرار گرفتن حجم وسیعی از اطلاعات حساس ایران برای سرویسهای اطلاعاتی غربی به خصوص آمریکا از این طریق چندان