💎 *تدبر در قرآن* (شماره ۶۰) *بسم الله الرحمن الرحیم* *وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَلَا تَفْتِنِّي ۚ أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا ۗ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ*(توبه/۴۹) *بعضی از آنها می‌گویند: «به ما اجازه ده (تا در جهاد شرکت نکنیم)، و ما را به گناه نیفکن»! آگاه باشید آنها (هم اکنون) در گناه سقوط کرده‌اند؛ و جهنم، کافران را احاطه کرده است!* *تفسیر:* *یکی از راههای شناخت منافقان :* گروهی از مفسران نقل کرده اند: هنگامی که پیامبر (ص) مسلمانان را آماده جنگ تبوک می ساخت و دعوت به حرکت می کرد، یکی از روسای طایفه " بنی سلمه " به نام " جد بن قیس " که در صف منافقان و از سرکردگان آنها بود، خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: اگر اجازه دهی، من در این میدان جنگ حاضر نشوم؛ زیرا علاقه ی شدیدی به زنان دارم؛ به ویژه اگر چشمم به دختران رومی بیفتد ، ممکن است دل از دست بدهم و مفتون آنها شوم و دست از کار بکشم. پیامبر (ص) به او اجازه داد. در این موقع این آیه نازل شد و عمل آن شخص را محکوم کرد. پیامبر رو به گروهی از بنی سلمه کرد و فرمود : *" بزرگ شما کیست؟ "* گفتند : جد بن قیس؛ ولی او مرد بخیل و ترسویی است. فرمود: *" چه دردی بدتر از درد بخل؟! "* سپس فرمود: *" بزرگ شما آن جوان سفید رو "بشر بن براء " است."* از این آیه استفاده می شود که یکی از راه های شناخت گروه منافقان در هر جامعه‌ای، دقت در طرز استدلال آنها و عذرهایی است که برای ترک انجام وظایفشان می‌آورند. چگونگی این عذرها به خوبی باطن آنها را روشن می کند. آنها غالباً به یک سلسله موضوعات ناچیز و گاهی خنده آور دست می‌آویزند تا موضوعات مهم و کلی را نادیده بگیرند و برای اغفال مومنان از الفبای فکری آنها استفاده می‌کنند و پای مسائل شرعی و دستور خدا و پیغمبر را به میان می‌کشند؛ در حالی که در میان گناه غوطه ورند و شمشیر به دست گرفته، بر پیامبر (ص) و آیین او می تازند. *مصباح: ، لازمه جامعه ایمانی است و ، لازمه جامعه مومنین، تا در این رویارویی و کشمش، رشد و تعالی ایمانی، حاصل شود.! از لسان معصوم، حرکت منافق، مانند حرکت مورچه ای سیاه، در دل شب سیاه و بر روی سنگی سیاه است!... لذا برخورد با منافق، هم، سخت و هم ظرافت مند است.! قرآن کریم، در آیات متعددی، اتفاقات و نشانه های منافق را تبیین می کند و حتی راهکار مدیریت و برخورد با او را آموزش می دهد.!.... رفتار منافقانه بن قیس، (که شان نزول آیه مزبور است،) مصادیق رفتاری فراوانی در جامعه اسلامی گذشته و امروزین ما دارد.!... جد بن قیس، با حکم جهاد رهبر مسلمین، مخالفت کرد و جهت توجیه رفتار خود، و فریب متدینین، از عنوان مذهبی، استفاده کرد! و قرآن، در واکنشی تند، این رفتار منافقانه را مایه کفر می داند!.... خانم زهرا سلام الله علیها، در فدکیه، رفتار منافقانه عده کثیری از مسلمانان جامعه نبوی آن روز را، در غصب امامت، حیاتی می داند.!.. بهانه منافقین در جواب مطالبه گری خانم ، دوری از جنگ و گرفتاری بود! یعنی عذر شرعی برای عملیات فریب!... قرآن کریم، در تبیین و تشریح نفاق بنی امیه، در اتفاقات مهم و اثرگذار جامعه مسلمین، از آنان به ملعونه تعبیر می کند!.... و یا رفتار منافقین داخلی جامعه ایران، در فتنه داعش!!.... این جماعت، با ایماء و اشاره و حتی عده ای با صراحت، مخالفت خود را با حکم ولی فقیه، برای کمک و مساعدت به برادران عراقی و سوری، جهت مبارزه با داعش اعلام می کردند و برای فرار از حکم ولایتی، عوام فریبی می کردند و موضوع مقدسی چون از حرم را، به دفاع از بشار اسد، تقلیل می دادند و معتقد بودند که ، با داعش هم می توان مذاکره کرد!! وجود داعش در عراق و سوریه، به ایران مرتبط نیست! لذا جوانان ایرانی نباید، جان خود را فدا کنند!!..... آری! منافق ، باخلق شبهه شرعی، وسواس شرعی!، استدلال های ضعیف و، مضحک و با پرداختن به حاشیه، موضوعات مهم و کلی را نادیده می گیرد!!... **