از تبار نور و امید و سخایی آقا
جلوه ی روح خدا در کوی مایی آقا
کودک مکتب سرای چشمهایت بوده ام
چشمه ی جان هستی و لطف خدایی آقا
صادقی و ساقی صبح غزل های دلم
سرمه ی اندیشه های ماورایی آقا
طلعت مست سبویی با عصای موسوی
چشمه اثنی عشر را ماجرایی آقا
عیسی مریم به گردت مرده ها را زنده کرد
فصل فصل قصه عیسی دلایی آقا
با محمد در جدال با گرگ های روزگار
ساده می گویم خدایی ناخدایی آقا
یاورانت کم نباشد از تبار عاشقان
عاشقان را نغمه ی لطف و ثنایی آقا
ما به دورت نه حواری که فدایی بوده ایم
چشمه سار صبح ما در هر کجایی آقا
▫️استاد سید رضا جزمومنی