📌صنعت، صناعت فقه، فقه صنعتی
1⃣
✍حسین نیک
پژوهشگر حلقه اجتهادی فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع
۱. جامعه صنعتی:
میل سیری ناپذیر انسان مدرنی که بریده از متافیزیک و تنها واجد عقلانیت ابزاری بود (نه عقل قدسی همه جانبه نگر) ، او را به تولید مازاد بر مصرف و انباشت سرمایه سوق میداد. از اوایل قرن نوزدهم بنایی که بنیادش چند قرن قبل تر با رنسانس آغاز شده بود، با سرعت هر چه تمام تر جامعه را در پرتو اکتشافات و تحولات سریع فنون و دانش های تجربی، به سوی صنعتی تر شدن هدایت میکرد.
۲. انسان صنعتی:
صنایع بزرگ، روابط و تعاملات اجتماعی انسان را دگرگون میساخت. تغییر سبک کار، تعامل جدید کارگر و کارفرما، مدل توسعه شهری و حمل و نقل، تحصیل و آموزش در راستای صنعت، ایجاد و توسعه بازارهای بزرگ، تغییر معادلات سیاست و جنگ و از همه مهمتر تغییر سبک زندگی، فکر و جان انسان صنعتی را متحول کرده بود. و اینگونه بود که نه فقط جامعه، بلکه خود انسان، صنعتی شد و این جریان هنوز هم ادامه دارد و عمق مییابد.
۳. علم صنعتی:
فهم انسان مدرن در دل این هیاهو، از جهان و علم دگرگون شده بود. این اندیشه در ذهن او شکل گرفت که این همه پیشرفت در صنعت، محصول روش علمی و اثباتی بعضی دانشها بوده که به برکت آنها صنعتی شده است. روشی که در ریاضیات، فیزیک، شیمی، نجوم و تا حد زیادی در زیست شناسی حاکم و جوابگو بود؛ منطقی عام برای همه دانشها تلقی شد.
صنعت و ابزار انسان مدرن، در پیوند با روح و فرهنگ حاکم بر مدرنیته در نفی متافیزیک و جداسازی دین از دنیا بود؛ حقیقتی که هنوز به درستی فهم نشده و گاهی ابزار و تکنولوژی را نسبت به فرهنگ خنثی تلقی میکند و چه مغالطه بزرگی؛ زیرا به قول استاد عزیزی، اساس صنعت توسعه بدن و ساخت بدن منفصل است. ایده توسعه بدن با ابزار، کاملا وابسته به ذهنیتی است که آن ایده از آن تراوش کرده است.
فارغ از نکته قبل، مشکل اساسی تر جایی شروع شد که منطق حاکم بر این دانش های طبیعیاتی و ریاضیاتی همچون وحی منزل به مثابه منطق اثباتی به همه علوم دیگر تعمیم پیدا کرد. اخلاق ، سیاست، جامعه شناسی و روان شناسی هم برای علمی بودن باید در این زمین بازی میکردند. معنای علم خلاصه شد در کنترل، مشاهده و استقراء ؛ داده های کمّی و آماری یگانه مستند و رفتارگرایی روش علمی برتر شمرده شد. مغالطه بزرگ دیگری که کنش های انسان را در حد طبیعیات به خصوصیات فیزیکی و محسوس تقلیل داده و او را بدون روح و معنا فرض گرفته بود.
۴. صناعت فقه:
دانش فقه با متون و ادله مقدس شریعت سر و کار دارد و به استنباط حکم شریعت در قبال افعال مکلفین میپردازد، اما همانقدر که جنبه قدسی دارد، باز محصول اجتهاد و فهم انسانی است. با این حال، دانش فقه از گزند مغالطات در منابع و روش مصون مانده است. مغالطاتی که همه علوم حتی اخلاق را صنعتی کرده بود.
با درایت فقیهان در طول تاریخ همواره فقه انضباط خودش را حفظ کرده و اگر هم تک صدایی شاذ از فقه ورزان، بوی خروج از موازین حجیت میداد، مستدلا به بوته محاکمه علمی کشانده شده، مهجور و محو شده است.
ادامه دارد...
@mfaam_razavi