#خاطرات #شهدا
یک بار هنگامیکه شهید بزرگوار حمید سیاهکالی مرادی حدود سه ساله بود پای مجروحم را دید گفت پات اوخ شده؟ باز بان بچگی بهش گفتم صدام اوخ کرده ☺️ یک اسلحه پلاستیکی داشت گفت میخوام برم صدام رو بکشم!
آن موقع نفهمیدم که از تمام وجودش تصمیم گرفته که باصدامهای زمان مبارزه کند...
بعد از سالها ثابت کرد که با صدامها میجنگد تا آخرین قطرهٔ خونش
راوی: یکی از اقوام شهید 🌷
╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮
https://eitaa.com/joinchat/363528262C25d43205a3
╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯