🌑 عمرو بن قيس مَشرقى گوید: من و پسرعمويم در منزلگاه بنى مُقاتل بر حسين عليه‌السّلام وارد شديم و بر او سلام كرديم. پسرعمويم به وى گفت: اى ابا عبد اللّه! آنچه مى‌بينم، رنگ است، يا محاسنتان چنين است؟ _فرمود: «رنگ است. پيرى در بنى هاشم، زودرس است» _آن گاه به ما رو كرد و فرمود: «براى يارى من آمده‌ايد؟». _گفتم: من مردى كهن‌سال، بدهكار و عيالوارم و در دستم، امانت‌هاى مردم است و نمى‌دانم چه مى‌شود و دوست ندارم كه امانت‌ها از دست بروند. پسرعمويم نيز همين سخن را گفت. ⬅️ به ما فرمود: «پس برويد، تا فرياد یاری مرا نشنويد و سياهىِ [كاروانِ] ما را نبينيد؛ چرا كه هر كسى فرياد ما را بشنود و سياهىِ ما را ببيند و به ما پاسخ ندهد و يارى نرساند، بر خداوند فرض است كه او را با صورت، در آتش افكند». 📚ثواب الأعمال ج ۱، ص ۲۵۹ علیه‌السلام @mhd_Danesh