‌ من که خیلی می‌ترسم سید علی خامنه‌ای از جوانی تا امروز، متمرکز بر جهاد است. یا در حال مبارزه با پهلوی بوده، یا به زندان افتاده، یا در تبعید بوده، یا مورد سوءقصد قرار گرفته، یا هشت سال توی جبهه بوده، و همیشه هم در میانه میدان و در بین مردم حضور داشته. ترس، جایی در قاموس او ندارد. او مجسمه شجاعت است و بی‌تاب، دنبال شهادت می‌گردد در گله‌به‌گله‌ی این دنیای فانی. حالا در یکی از حساس‌ترین و جنگی‌ترین وضعیت‌های تاریخ جمهوری اسلامی، و در حالی که دشمن هار و افسارگسیخته، وقیحانه دم از حذف فیزیکی می‌زند، او به سنگر «سیاسی-عبادی» نماز جمعه می‌آید تا در میانه کارزار، لرزه بر اندام دشمن بزدل بیندازد. دشمنی که از روی بزدلی‌اش، ۸۵ تن بمب بر سر نصرالله -سلاله فاتح خیبر- می‌ریزد تا مبادا او زنده بماند. اگر نصرالله در آن واقعه زنده می‌ماند، فاتحه اسرائیل را خوانده بود. سید علی خامنه‌ای، ولی امر مسلمین، بر خود فرض می‌داند که با تمام امکاناتش در کنار مردم لبنان و فلسطین و عراق و شام و یمن و ایران بایستد. حکم جهادش، اول از همه، بر خودش واجب است، و تقوایش نمی‌گذارد از آن سرپیچی کند. خامنه‌ای -مظهر تقوا در زمانه ما- با اقتدا به مولایش -مولای متقیان- مثل کوه در نماز جمعه حاضر خواهد شد و حضورش را به رخ دشمن خواهد کشید و روح سلحشوری را در کالبد جبهه مقاومت خواهد دمید و آنان را بر ادامه این قتال مقدس، تحریض خواهد کرد. اما من هنوز می‌ترسم. فکر می‌کنم تنها راه حفاظت از ولی امر، حضور مردم در صحنه است. آفند و پدافند و ضدهوایی و این جور چیزها، سخت‌افزار داستان است. مسئله اصلی، حضور در صحنه و اعلام آمادگی و بیعت است. این بیعت، هر چه پرشورتر باشد، عیار محافظت بالاتر می‌رود. مسئله، مسئله‌ی تن‌ها و بدن‌ها نیست؛ مسئله‌ی جان‌ها و نفْس‌هاست. مسئله، سپر انسانی نیست؛ مسئله، سپر الهی است. مؤمنان با حضور خود، هم ترس به جان دشمن غدار می‌اندازند، و هم از قصورها و تقصیرهای احتمالی خود در قبال ولی فقیه توبه می‌کنند. خداوند سبحان هم به محض توبه، آن هم یک توبه جمعی سیاسی، بلا را برمی‌گرداند و برکت و رحمتش را نازل می‌کند. من از کم‌کاری و خالی‌کردن صحنه و تنها گذاشتن آن نفس زکیه می‌ترسم. من از عقوبت الهی می‌ترسم. فعلاً تنها امکانات ما برای یاری آقای خامنه‌ای در روز جمعه، همین حضور، و دعوت حداکثری از دیگران برای حضور است. از همه دوستان خواهش می‌کنم و به دست و پای‌شان می‌افتم که در این حدود ۲۴ ساعت باقی‌مانده، تا جایی که می‌توانند دیگران را دعوت به حضور در این میدان مبارزه کنند. ان‌شاءالله که بلا، دور است.