از آنجا که اساتید معارف، علاوه بر دارا بودن بنیه ی علمی مناسب ، در شیوه کلاسداری و مهارت های تأثیر گذاری نیز باید از تسلط کافی برخوردار باشند از این رو پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی قم در راستای ارتقاء سطح تأثیرگذاری و تجارب اساتید معارف اسلامی و استفاده از تجربیات اساتید پیشکسوت و موفق در حوزه ی دروس معارف اسلامی اقدام به مصاحبه و جمع آوری تجربیات ایشان نموده است. این سلسله مصاحبه ها با عنوان «بایسته های تدریس در بیان اساتید معارف اسلامی» تقدیم کاربران گرامی می گردد: ✅ حجت الاسلام والمسلمین فرحزادی ✅ مسئول موسسه فرهنگی اندیشه جاویدان ✅ مدرس دروس معارف اسلامی در گرایش‌های، اخلاق اسلامی وآشنایی با منابع اسلامی 🌀( به علت طولانی بودن، گفتگو در سه بخش تقدیم می گردد) بخش سوم: ♦️ محور سوم: توصیه‌ها و تجارب • در جذابیت داشتن کلاس‌ها چند نکته به نظر می‌رسد: 1ـ اگر بحثی برای دانشجویان به صورت کاربردی ارائه گردد جذاب است، اگر جوان بفهمد که فردا به این بحث که در کلاس مطرح شده نیاز دارد برایش جذاب می‌گردد، همین بحث‌هایی که عرض کردم، باطن بینی که خیلی هم به آن اهمیت می‌دهم و توضیح می‌دهم، بحث بلاها و فشارهای زندگی، فلسفه بلاها، راههای مبارزه با آنها، آثار آنها و .... و هر چه که او الان با آنها مواجه است. 2ـ اثبات اهمیت و ضرورت مباحث در ابتدای بحث‌ها مهم است. اولاً ضرورت و اهمیت مثلاً درس اخلاق یا هر درس دیگری و سپس اثبات آن برای هر موضوعی که در جلسات صورت می‌گیرد. جوان باید بفهمد که این بحث حتی از اکسیژن هم برایش ضروری‌تر است. 3ـ استفاده از زبان مخاطب، ساده بیان کردن، مخاطب من باید بفهمد چه می‌گویم. با استفاده از تشبیه، تمثیل، شعر و ... که این خیلی جذاب و اثرگذار است، بنده برای هر بحثی دهها مثال در آستین دارم، سعی می‌کنم دانشجو را از آن فضای معقول و خشک به فضای محسوس و ملموس بکشم، همیشه در درس اخلاقها می‌گویم: تو یک مسافر هستی که سفرش تجاری است، یک تاجر واقعی حق دارد که به کار اصلیش نپرداخته و دنبال خوشگذرانی و عیش و نوش باشد؟ من و تو وقت نداریم، وقت دست ما نیست، یک دفعه اعلام می‌کنند مدت سفر تمام شد، هر چه تجارت کردی و سود جمع کردی، بردار و بیا! و ...؛ اگر این طور شد اثرگذاری آن بیشتر است و ماندگاریش بیشتر، این مثالها و ضرب‌المثلها در ماندگار کردن مباحث در ذهنها مؤثر است مثلاً یک بیت شعر ناب و تاپ، بارها شده عملا پای تابلو می‌نویسم ولی گاه که فقط می‌خوانم همه درخواست می‌کنند آهسته بخوانم یا پای تابلو بنویسم تا یادداشت کنند. البته ناگفته معلوم است که تسلط علمی و شگرد چگونگی و وقت استفاده از این نوع موارد سر جای خود مهم است. • یکی از معیارها و شاهکارهای مهم، عملی است که آن را به نام اصل جایگزینی نام نهاده‌ام و در کلاسها نیز مفصلا بحث می‌کنم یعنی انسان باید بتواند در بخشی از زندگی خود، همیشه خود را در جای مخاطب قرار دهد، من مدرس باید خودم را به جای دانشجو قرار دهم و برعکس، اگر کارمند فلان اداره است، خود را جای ارباب رجوع قرار دهد، اگر پدر است جای فرزندش و ...، این اصل هم برگرفته از روایات است، از خود بپرسید اگر تو بجای یک دانشجو بودی چه کلاسی برای تو جذاب به نظر می‌رسید؟ روی تو اثر می‌گذاشت؟ آیا کلاسی که در آن شوخی‌های زیاد و سبک و لودگی وجود داشت؟ شاید برای بعضی این یک مدل جذابیت باشد ولی پرواضح است که عاقلانه نیست، چنین نظری سطحی است، اعتبار استاد از بین می‌رود، ما از ذائقه‌های مریض صحبت نمی‌کنیم! • در حوزه رفتاری بحث تواضع و اخلاق استاد در عین صلابت جزء اصول مهم کار یک معلم و مدرس است، باید بتواند این دو را با هم جمع کند، هیچ کدام نباید دیگری را تحت تأثیر قرار دهد، هم صمیمیت و تواضع لازم است، و هم صلابت و قاطعیت. در بحث اخلاق تدریس و اخلاق استاد مطالب را در کتاب اخلاق تدریس آورده‌ام. • یک مدرس باید نگاهش به مخاطب و دانشجو دقیقا نگاهش به فرزندش باشد، نگاهش به برادر و خواهر خودش باشد، حتی همین جوانی که موهایش را فلان طور درست کرده یا حجابش یا تکه پران است و ...، اینها همه بچه‌های تو هستند، اگر فرزندم منحرف شده باشد، حال هر نوع انحرافی که باشد، آیا برای نجات او از همه وجود به عنوان یک پدر مایه نمی‌گذارم؟ این نگاه را باید درست کرد، دلسوزی واقعی من و دغدغه من مدرس وقتی درست می‌شود که بنده نگرشم را اصلاح کنم، این یک قانون راهبردی در عرصه تدریس است که خیلی از مشکلات را حل می‌کند. (ادامه مطلب در پست بعد⬇️)