📣سلسله گزارشات نماینده مردم به مردم
باز هم تشخیص نادرست بیماری اقتصاد کشور!
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶️در جلسه روز دوشنبه (۳ دی ۱۴۰۳) در کمیسیون اقتصادی مجلس که از ۹ صبح تا ۱۲ به طول انجامید، وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی به همراه معاونین و معاون اقتصادی سازمان برنامه حضور یافتند.
در این جلسه وزیر اقتصاد گفت بر اساس شاخص برابری قدرت خرید، قیمت دلار باید حدود ۷۳ هزار تومان باشد که هست. تورم دلیل افزایش قیمت ارز است و کسری بودجه باعث تورم است.
رئیس بانک مرکزی هم گفت ما از مدتی قبل شروع کردیم که نرخ نیما را به نرخ بازار (غیر رسمی) نزدیک کنیم. در نرخ نیما، برخی معاملات صوری بود و خالی فروشی اتفاق میافتاد. تا اول بهمن امسال نیز بهطورکلی سامانه نیما کنار گذاشته خواهد شد و این دو نرخ یکی خواهند شد.
🔷️معاون اقتصادی سازمان برنامه هم گفت برخی تحلیلها هست که دولت از افزایش قیمت ارز سود میبرد. پاسخ این است: کل درآمد نفتی دولت حدودا ۲۹ میلیارد دلار است که حدود ۴.۲ میلیارد دلارش سهم شرکت ملی نفت و ۵.۷ میلیارد دلار سهم صندوق ملی توسعه است. حدود ۱۸.۹ میلیارد دلار باقی میماند که دولت موظف شده ۱۲ میلیارد دلار آنرا برای واردات کالاهای اساسی به قیمت ۲۸۵۰۰ تومان صرف کند. مابقی که حدود ۶.۹ میلیارد دلار است صرف فعالیتهای عمرانی خواهد شد (یعنی واردات کالاهای سرمایهای جهت تولید).
لذا سهم دولت از افزایش قیمت ارز، فقط مربوط میشود به ۶.۹ میلیارد دلار که آنهم صرف فعالیتهای عمرانی و آبادانی کشور خواهد شد.
اینها خلاصه سخنان این سه نفر بود.
اما بنده، بهعنوان نماینده و خادم شما مردم شریف در این جلسه چه گفتم؟
بازار نیما یک بازار جعلی و ساختگی بود برای آنکه قیمت بازار آزاد (به قول آقای فرزین بازار غیر رسمی) را کاهش دهد.
سامانه نیما در زمان آقای روحانی (اردیبهشت ۹۷) شروع به کار کرد. این سامانه راهاندازی شد تا قیمت ارز در بازار آزاد را به سمت خودش بکشاند و افزایشهای قیمت ارز را کنترل کند.
این سامانه براساس یک نظریه در دانش اقتصاد خرد طراحی شده بود: مدل رهبری قیمت در بازار انحصاری.
استدلال آنها هم این بود که وقتی اجبار کنیم درصد قابل توجهی از معاملات ارز در سامانه یا بازار نیما انجام شود، "رهبری قیمت" محقق خواهد شد. وقتی صادرکنندگان فولاد و پتروشیمی و مواد معدنی و خشکبار و... را با دستورالعملهای بانکمرکزی مجبور کنیم تا ارز حاصل از صادرات خود را فقط در این سامانه عرضه کنند و از طرفی واردکنندگان که نیاز ارزی دارند را نیز مطابق دستورالعملها اجبار کنیم فقط در این سامانه متقاضی ارز باشند (برای مثال واردکنندگان کالاهای مختلف باید در وزارت صمت ثبت سفارش شوند و سپس وزارت صمت به آنها تخصیص ارز میدهد و آنها را به بانک مرکزی معرفی میکند. بانک مرکزی نیز آنها را به سامانه نیما معرفی میکند)، از آنجایی که با این اقدام، بخش قابل توجهی از بازار را به سامانه نیما کشاندهایم، میتوانیم قیمت دلار را در کل اقتصاد کنترل کنیم. قیمت در سامانه نیما هم کاملا دستوری و مصنوعی از سوی بانکمرکزی تعیین میشود. یعنی صادرکننده مجبور است ارز خود را در قیمتی که بانک مرکزی اعلام کرده است در سامانه نیما بفروشد.
🔻حال وقتی قیمتی که بانکمرکزی در سامانه نیما اعلام میکند، کمتر از قیمت در بازار آزاد (به قول خودشان بازار غیر رسمی) است، چون درصد قابل توجهی از نیازهای ارزی به سامانه کشانده شده، لذا کم کم قیمت ارز در بازار غیر رسمی به سمت قیمت در سامانه نیما مجبور به کاهش خواهد شد و اینگونه قادر خواهیم شد قیمت ارز را مطابق با آنچه دلمان میخواهد کنترل و رهبری کنیم.
زهی خیال باطل...
آنچهمشاهده کردیم تبعیت برعکس بود.! بهجای آنکه قیمت در بازار غیررسمی از نیما تبعیت کند، این نیما بود که افتاد دنبال قیمت در بازار غیر رسمی!
🔻تجربه ایران در سامانه نیما، یک مورد مهم بود برای اینکه مشخص شود تئوری رهبری قیمت اقتصاد خرد حداقل درمورد بازار ارز اصلا کار نمیکند.
(قابل توجه علاقمندان نظریههای اقتصاد خرد)
تعجبم از این است که چرا آقای فرزین دو سال با این سامانه کار کرد و الان فروپاشی آن را تصمیم درستی ارزیابی میکند. اگر این تناقض نیست، پس تناقض چیست⁉️
🔸️ناگفته نماند که دولت خودش منتفع است از افزایش در قیمت ارز حداقل بهاندازه آنمقداری که در بازار توافقی خواهد فروخت و بخشی از کسری بودجه را رفع خواهد کرد.
سیاستگذار ما از شکست سامانه نیما چه درسی خواهد گرفت❓
شکست مدل رهبری قیمت در سامانه نیما، سیاستگذار را به سمت کدام سیاست خواهد کشاند❓
رسمیت دادن به قیمت بازار و رها کردن قیمتها
در همین چند روزه وقتی دلار نیمایی شکست خورد، قیمت اجناس برقی و لوازم وابسته به دلار افزایش پیدا کرد.
💠 کانال رسمی اطلاع رسانی دکتر رسول بخشی دستجردی 🇮🇷