"شعر جنگ و دفاع مقدس/ شاخه‌ها و جریان‌ها" ادبیات جنگ و مفاهیم مربوط به آن از گونه‌های مهم در تاریخ ادب جهان است‌. از حماسه‌سروده‌های اسطوره‌ای_ ملی یا مذهبی که نوعی روایت کهن را از جنگ‌های میان اقوام و ملت‌ها و پیروان ادیان نشان می‌دهد تا روایت‌های مربوط به نبردها و فتح‌های ممدوحان که از دیگر بخش‌های سنتی این گونه‌است. در سده‌های پس از عصر نوزایی با تشکیل دولت_کشورها و طرح مفهوم وطن جدید، جنگ به‌ویژه در ادبیات داستانی جهان حضوری پررنگ یافته است. حاصل آن، آفرینش هزاران‌هزار رمان و داستان و نمایشنامه و خاطره‌نوشت با موضوع جنگ است که نمونه‌های مهم آن را در ادبیات فرانسه و روسیه و پس از آن اروپای همزمان با جنگ‌های جهانی اول و دوم می‌توان دید. در قلمرو کشورهای اسلامی شمال آفریقا و خاورمیانه، به‌ویژه در تقابل با کشورهای استعمارگر، ادبیات جنگ و پایداری بدر کشورهای مصر و الجزایر و فلسطین و لبنان و عراق و ...، جلوه‌ای متمایز داشته است. در قلمرو زبان فارسی نیز، جنگ چه در قالب نبرد با استعمارگران انگلیسی و روسی، چه وصف نبردهای داخلی و سیاسی، همواره مضمونی مهم بوده؛ اما در هیچ‌زمانی چون دهه‌های پس از انقلاب، به دلیل هشت‌سال جنگ و دفاع مقدس، بازتاب این رویداد را در زندگی و ادبیات ایرانیان به این برجستگی نمی‌توان دید. از تمایزهای ادبیات پایداری فارسی، اهمیت شعر در بازنمود آن است؛ به‌طوری که در سال‌های جنگ تحمیلی، تعداد شاعران فعال در این حوزه بیش از نویسندگان بوده؛ هرچند در دهه‌های اخیر، ادبیات داستانی جنگ بیشتر جهانی شده است. تعدد شاعران جنگ، سبب‌شده که با مرزبندی هزاران شاعر فعال در این حوزه، بتوان چند جریان اصلی شعر جنگ و دفاع مقدس را معرفی کرد. ۱_ جریان شعر واقع‌گرای جنگ در دهه‌ی نخست که بیشتر به ابعاد واقعی این رویداد تلخ از منظر ویرانی‌های آن می‌نگرد؛ این جریان بیش از همه زاییده‌ی ذهن شاعران شهرهای درگیر با جنگ است. "شعری برای جنگ" از قیصر، از معدود نمونه‌های این جریان است. ۲_ جریان شعر نمادگرای پایداری که در شاخه‌های شعر نو و گاه سنتی، شاعران بسیاری را معرفی کرده‌است. شاعرانی چون: قیصر، سلمان هراتی، حسن حسینی، ضیاءالدین ترابی و..‌.، تاثیرپذیرفته از شعر نیمایی متعهد، آثاری را با موضوع جنگ خلق کرده‌اند. این جریان با رویکرد تاویل‌پذیر و فردی و گاه احساسی به جنگ می‌نگرد. ۳_ جریان شعر ترکیب‌گرای سنتی که نصرالله مردانی شاعر تراز آن است. در شعر او و پیروانش علاوه بر کلیشه‌گرایی در ترکیب‌سازی و تکرار نمادهای مشابه و تقابل تصاویر، تلاش برای برانگیختن مخاطب به نبرد به‌وضوح دیده می‌شود و جبهه‌ی خودی و غیرخودی در سروده‌ها به‌آشکارا تصویر شده است. ۴_ جریان شاعران خارج از گفتمان انقلاب اسلامی که عمدتا با رویکرد وطنی یا انتقادی یا مرثیه‌ای، به جنگ و آسیب‌دیدگان از آن نگریسته‌اند. برخی چون: اخوان و مشیری با نگاهی همسوتر با گفتمان انقلاب اسلامی و برخی چون: حمید مصدق و سیمین بهبهانی و...، از نگاهی مجزا و کاملا مغایر. ۵_ در دهه‌های پس از جنگ شاخه‌ای از شعر محاوره‌محور با رویکردی کاملا ایدئولوژیک و بیانیه‌ای به ادبیات جنگ راه یافته که نماینده‌ی این حوزه را علی‌رضا قزوه و بسیاری از پیروان او باید دانست. ۶_ یکی دیگر از شاخه‌های شعر جنگ در دهه‌های اخیر، شعر ترکیب‌گرای نیمه‌سنتی است که برخی ویژگی‌های شعر زمان جنگ را همراه دارد؛ اما از منظر شاعرانگی و کلیشه‌زدایی در ترکیبات و نمادها، تفاوت‌هایی با شعر دهه‌ی ۶۰ دارد. ۷_ شعر روایت‌گرای جوان در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ که بیش از همه به آسیب‌های جنگ و زندگی جانبازان و خانواده‌ی شهدا پرداخته است. در این شاخه‌ی نوگرا، نوعی وقوع‌گرایی فردی نیز دیده می‌شود که با جریان نخست متفاوت است. در کنار جریان‌های یادشده، شعر جنگ و دفاع مقدس را از منظرهایی دیگر نیز می‌توان جریان‌شناسی کرد که در مجالی دیگر به آن‌ها پرداخته خواهد شد. https://eitaa.com/mmparvizan